آخرین نوشته ها
آمار بازدید
بازدیدکنندگان تا کنون : ۹۵٫۱۷۶ نفر
بازدیدکنندگان امروز : ۰ نفر
تعداد یادداشت ها : ۱۹۸
بازدید از این یادداشت : ۳۴۰

پر بازدیدترین یادداشت ها :
به جای مقدمه
این نوشتار نیاز به مقدمه ندارد. باز هم نوعی جمع شتات است در زمانۀ عسرت که گرفتار آمده ایم و با انواع گرفتاری‌های رایج، «زمان» در شمار گران ترین کالاها برای ما در آمده است.
قصۀ این مجموعه نکات همان قصۀ مجموعه‌های پیشین است، یعنی اینکه یکی از مشغولیت‌های ذهنی من در بیست سال اخیر، شرح حال و آثار محدث نوری بوده است. در این مسیر، در این چند روز، دفتری از یادداشتهای سال ۱۳۷۸ را دیدم که نکاتی در باره نوری در آن نوشته بودم، به امید زمانی که در یک نوشتار مستقل استفاده شود. آن زمان به دست نیامد و آن دفتر به فراموشی سپرده شد!
به نظرم آمد همان نکات را به دوستان پژوهشگر عرضه کنم، باشد که به همین شکل پراکنده، عزیزی را به کار آید.
و توفیق در آغاز و پایان هر امری از خداست. دعای خیر ولیّ و حجّت او بدرقۀ راهتان. و باقی بقایتان.

[۱]

با رجوع به کتاب تقویم تاریخ خراسان (غلامرضا جلالی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷ شمسی) می‌توان رویدادهای سال ۱۲۸۵ تا ۱۳۵۷ شمسی معادل با ۱۳۲۴ تا ۱۳۹۹ قمری را یافت. در این میان تاریخ وفات شماری از شاگردان و مجازین محدث نوری حضور دارند. از باب نمونه:
تاریخ رحلت سید محمد عصار (مجاز از محدث نوری، پدر سید محمد کاظم عصار) ۲ فروردین ۱۳۱۶ شمسی / ۱۳۵۶ قمری. (ص ۷۴)
تاریخ رحلت شیخ محمد باقر بیرجندی ۱۰ فروردین ۱۳۱۳ شمسی / ۱۳۵۲ قمری. (ص ۶۲).
تاریخ رحلت شیخ علی اکبر نهاوندی ۱۸ بهمن ۱۳۲۸ شمسی / ۱۳۶۹ قمری. (ص ۱۱۰).
تاریخ رحلت سید حسین طباطبایی قمی ۱۹ بهمن ۱۳۲۵ شمسی / ۱۳۶۶ قمری. (ص ۱۰۱).
فایدۀ این نکته در آنجاست که غالب کتابهای تراجم، این گونه تاریخ خا را به تقویم قمری نوشته اند. اما برای دستیابی به شرح حال تحلیلی این بزرگان، دانستن تاریخ شمسی ضرورت دارد تا زمینه و زمانۀ آن بزرگان شناخته شود و این گامی مهم در راه نگارش شرح حال تحلیلی این بزرگان است.

[۲]

در یادداشت «هفت بند جدید در بارۀ محدث نوری» در بارۀ یکی از مخطوطات موجود در کتابخانۀ آستان قدس رضوی سخن گفتم.
اکنون بر اساس یادداشت دیگری که به تاریخ ۴ آذر ۱۳۷۸ ش. / ۱۶ شعبان ۱۴۲۰ ق. با رؤیت آن نسخه نوشته بودم، اندکی به تفصیل در این مورد می‌نویسم.
این نسخه را «نُه سپهر» نامیده‌اند و به شماره ۸۰۶۴ در کتابخانه رضوی موجود است.
نسخه را محمد حسین بروجردی در قرن ۱۱ در اصفهان نوشته (تاریخ کتابت رساله اول آن که غیبت شیخ طوسی است، ۱۰۹۱ است) و محدث نوری در سال ۱۳۰۹ در سامرا آن را در اختیار داشته است.
در صفحه شناسنامه نوشته شده است:
جلد چهارم از مجموعۀ نُه سپهر.
و در صفحه اول آمده است:
«فی ملک العبد الجانی ابن محمد تقی حسین المازندرانی» با مُهر شناخته شدۀ محدث نوری: «حسین منی و انا من حسین ۱۲۷۵».
و پس از آن:
«قد انتقل هذا الکتاب الشریف إلی الأقلّ ابن میرزا زین العابدین محمد مهدی الموسوی الأصل ساکن النجف الأشرف علی مشرفیها التحف».
اینک توضیحاتی در بارۀ بخشهای مختلف مجموعه:
۱. غیبت شیخ طوسی (برگ ۱ تا ۷۶)، به خط باقر قمی در سال ۱۰۹۱. در حاشیۀ برگ ۷۶ نوشته شده: «قد قوبلت هذه النسخة مع نسخة صحیحة کانت بخط بعض العلماء، و اجتهدت فی تصحیحها بقدر الوسع و الطاقة، و أنا الجانی ابن محمد تقی حسین النوری المازندرانی. تمت المقابلة فی عصر سلخ شهر رمضان فی ۱۲۷۶ فی مشهد الحسین علیه السلام.» - مُهر ایشان: «حسین منی و انا من حسین».
۲. مجموعه‌ای برگرفته از کتابهای دعا. (برگ ۷۷ تا ۱۰۱).
۳. ترجمه عربی الفصول النصیریة خواجه نصیر طوسی به ترجمه رکن الدین علی بن محمد استرآبادی (برگ ۱۰۲ تا ۱۱۱).
۴. رسالة فی وحدة الوجود، جلال الدین دوانی (برگ ۱۱۱ تا ۱۱۵).
۵. منتخبات من کتاب الواقیة من الأخطار فی الأسفار لابن طاووس (برگ ۱۱۶ تا ۱۱۹).
۶. مطالبی در بارۀ متعه، از فخر رازی و دیگران (برگ ۱۲۰ تا ۱۲۳).
۷. رساله معاد بوعلی (برگ ۱۲۴ تا ۱۴۱ – متن)
۸. اثناعشریه در طهارات، شیخ بهائی (برگ ۱۲۴ تا ۱۳۱ – حاشیه).
۹. حدیث مناظره ۱۲ صحابی با ابوبکر در آغاز خلافتش (برگ ۱۴۲ و ۱۴۳ – حاشیه).
۱۰. لغز، شیخ حسین بن عبدالصمد (برگ ۱۴۴).
۱۱. حدیث وفات سلمان فارسی (برگ ۱۴۵ و ۱۴۶).
۱۲. متفرقات از کشکول و منابع دیگر (برگ ۱۴۷ تا ۱۴۹).
۱۳. منتخبات از کتاب فهرست المشایخ، منسوب به حسین بن عبدالصمد والد شیخ بهائی (برگ ۱۵۰ و ۱۵۱).
۱۴. خواص سور و ادعیه (برگ ۱۵۲ و ۱۵۳).
۱۵. منتخبات از: کمال الدین، احتجاج طبرسی، خصال و امالی و توحید صدوق و نهج البلاغه (برگ ۱۵۴ تا ۱۷۱). بر اساس برگ ۱۶۴ کاتب این بخش، عبدالله بن محمد تونی است.
۱۶. رساله در سعود و نحوس ایام (برگ ۱۷۴ تا ۱۷۶).
۱۷. حدیثی به زبان فارسی (برگ ۱۷۷ و ۱۷۸).
۱۸. احادیث قدسی از تورات و ... (برگ ۱۷۹ و ۱۸۰).
۱۹. نامه امام عسکری علیه السلام به ابن بابویه (برگ ۱۸۱ تا ۱۸۳).
۲۰. شرح خواصّ اسماء الله (برگ ۱۸۴ تا ۱۸۷).
۲۱. تفسیر سوره فاتحة الکتاب (برگ ۱۸۸ و ۱۸۹).
۲۲. نکاتی در بارۀ بعضی آیات قرآن (برگ ۱۹۰ و ۱۹۱).
۲۳. منتخب عن المصباح فی شرح صلوة اللیل (برگ ۱۹۲ تا ۱۹۶).
۲۴. طریقۀ عمل امّ داوود (برگ ۱۹۶ تا ۱۹۸).
۲۵. ملتقطات من مجموعة کانت بخطّ الشیخ شمس الدین محمد بن علی الجباعی جدّ شیخنا البهائی، به انتخاب و خط محدث نوری، که در پایان آن نوشته:
و کتب بیمناه الداثرة العبد المسیء حسین بن محمد تقی النوری الطبرسی فی سنة ۱۳۰۹ فی الناحیة المقدسة سامره).
بدین ترتیب، نخستین و آخرین رسالۀ این مجموعه در شمار کارنامۀ علمی محدث نوری قابل ذکر است، که در عموم منابع مربوط بدان توجه نشده است.

[۳]

استاد سید احمد اشکوری در کتاب تراجم الرجال (دو جلدی چاپ ۱۴۱۴ ق.)، به شماری از مجازین محدث نوری اشاره می‌کند:
۱. سید جمال الدین واعظ موسوی نائینی. وی در نسخه‌ای از کتاب صحیفة الرضا علیه السلام می‌نویسد که نوری در سحرگاه جمعه ۲۱ شوال ۱۳۱۸ در حرم امیرالمؤمنین علیه السلام به او اجازه داده است. (ج ۱ ص ۱۳۱).
نگارنده می‌افزاید: این نسخه صحیفة الرضا به شماره ۸۴۰۳ در کتابخانه آیت الله مرعشی موجود است.
۲. شیخ فتحعلی زنجانی (متوفی ۱۳۳۸). صاحب تفسیر قرآن، شرح خلاصة الحساب، حاشیه بر رسائل، نوشته‌هایی در جفر و علوم غریبه. وی اجازه شفاهی به آیت الله مرعشی نیز داده است. (ج ۱ ص ۴۲۷ و ۴۲۸).
۳. میرزا محمد ارباب قمی (متوفی ۱۳۴۱). که تشیید البنیان لفتاوی البیان، شرح استدلالی بر کتاب البیان شهید اول، از آثار اوست. (ج ۲ ص ۵۵۰ و ۵۵۱).
نگارنده دو نکته می‌افزاید:
یکم. نسخه کتاب یاد شده به شماره ۷۸۷۵ در کتابخانه مرعشی موجود است. چنانکه در کتاب التراث العربی اشاره کرده است.
دوم. میرزا محمد ارباب در جاهای متعدد از کتاب الاربعین الحسینیة به استاد خود محدث نوری اشاره کرده که در ادامۀ این یادداشت نقل می‌شود.
۴. شیخ محمد باقر بیرجندی (ج ۲ ص ۷۰۳ تا ۶۰۵).
نگارنده گوید: شرح مبسوطی از احوال و آثار او در مقدمة التحقیق کتاب شرح زیارت رجبیه او نوشته ام. (چاپ ۱۳۷۸ شمسی تهران). نیز بخشهایی از کتاب الفوائد الکاظمیه او در باب تراجم بزرگان، در مجله میراث شهاب منتشر کرده ام.
۵. شیخ محمد رضا جرقویه‌ای اصفهانی (۱۳۰۵ – ۱۳۹۳). (ج ۲ ص ۶۹۳ – ۶۹۵).
۶. سید مهدی بن‌هادی مازندرانی (ح ۱۲۹۲ - بعد از ۱۳۶۱). حاشیه‌ای بر خاتمه مستدرک در شمار آثار اوست. (ج ۲ ص ۸۳۸ – ۸۳۹).
نگارنده گوید: برخی از آثار او در کتابخانه مرعشی موجود است. بنگرید: التراث العربی المخطوط ج ۶ ص ۳۲۵.

[۴]

میرزا محمد ارباب قمی در مواضع متعدد از کتاب الاربعین الحسینیة (چاپ انتشارات اسوه) به استادش محدث نوری اشاره و از او یاد کرده است. از جمله:
۱. ص ۱۱: شیخی و استادی و معتمدی فی الحدیث، و سنادی، العالم العامل و المحدث الکامل، الثقة النقة، المزکّی من کلّ شین، الحاج میرزا حسین النوری الطبرسی قدس سره القدوسی.
۲. ص ۲۴۱: شیخ جلیل معاصر نوری أعلی الله قدره و نوّر قبره
۳. ص ۳۱۶: شیخ معاصر نوری در کتاب دار السلام – اسکنه الله فی عرصات دار السلام – حکایت کرده و در رسالۀ الفیض القدسی فی احوال العلامة المجلسی ...
۴. ص ۳۷۱: الشیخ المحدث الثقة العابد و العالم العامل الزاهد محیی آثار اهل البیت، الحاج میرزا حسین النوری الطبرسی قدس الله روحه القدوسی
۵. ص ۳۷۵:... و من أراد الوقوف علی الحقیقة، فلیراجع کتاب کشف الاستار لشیخنا المعاصر النوری نوّر الله فسیح قبره، فإنّه جامع لکلّ باب و مبیّن للصواب، لایبقی لمن طالعه و تأمّله شکّ و لا ارتیاب.
نکته: در مقالۀ «سر بر آستان دوست» فهرستی از شاگردان و مجازین از محدث نوری بیان کرده‌ام که به تبع استاد و شیخ خود، عنایتی ویژه به نگارش در بارۀ امام مهدی عجل الله تعالی فرجه داشته اند، تا آنجا که مرحوم سید مصلح الدین مهدوی این توجه را یکی از جلوه‌های شاخص مکتب سامرا می‌داند.
ذیل این عنوان، باید از میرزا محمد ارباب نیز یاد شود که علاوه بر توضیحات مبسوط در بارۀ مهدویت که دیل حدیث چهلم کتاب اربعین آورده، آرزو داشته کتاب مستقل در بارۀ حضرتش بنویسد. (ص ۳۸۱).

[۵]

بازتاب برخی از آثار محدث نوری در آثار دانشوران پس از او:
۱. کتاب دار السلام:
میرزا محسن آل عصفور در کتاب «بلغة الشیعة الکرام فی تعبیر رؤیا المنام» (چاپ قم ۱۴۰۵ ق.) ص ۱۶ ضمن برشمردن کسانی که در این موضوع کتاب نوشته اند، می‌نویسد:
«المحدث البارع حسین النوری الطبرسی قدس سره. و کتابه المعروف بدارالسلام فی ما یتعلّق بالرؤیا و المنام. والذی طبع حدیثاً في أربع مجلّدات. حقیق بأن یُعدّ من أثمن و أنفس ما یوجد للشیعة فهو ذخیرتهم الثمینة و درّتهم الیتیمة، و عدّتهم الفریدة، و مفخرة لم تسمح بمثله الأیّام فلله درّه و علی الله أجره».
۲. کتاب دارالسلام:
سید عبدالحسین لاری (۱۲۶۴ – ۱۳۲۴ ق.) در یکی از رسائل خود پیرامون حکم اجناس وارده از بلاد کفر و مذمت آنها (چاپ نخست آن ۱۳۲۶ ق. یعنی شش سال پس از رحلت میرزای نوری) می‌نویسد:
«حاجی میرزا حسین نوری در کتاب دار السلام [ج ۳ ص ۲۶۶] افسوس خورده بر مسلمین و اسلام، از سوء اقتحام در این شبهات نجاست و حرام، که فتح این باب از ظلّام و حکّام و مداهنۀ انام و عوام، و مِن جمله امور حسبیه و واجبات کفائیه سدّ و انسداد باب این مفاسد کلیه است از اهل اسلام و الّا فعلی الإسلام السلام.» (رسائل سید لاری، تحقیق سید علی میر شریفی، تهران: وزارت ارشاد، ۱۳۷۷ ش. ج ۱ ص ۴۱۶).
۳. مستدرک الوسائل:
در شرح حال شیخ محمد تقی بافقی نوشته اند:
«با همکاری جمعی از فضلای آن زمان، کتاب مستدرک الوسائل حاج میرزا حسین نوری را بعد از به پایان رسیدن تألیف آن مقابله و تصحیح کرده و برای چاپ آماده ساختند». (سیرۀ صالحان، ابوالفضل شکوری، قم: نشر شکوری، ۱۳۷۴ ش. ص ۳۵۸).
توضیح اینکه شرح حال تفصیلی شیخ بافقی در ص ۳۱۸ تا ۳۶۶ این کتاب آمده است.
۴. نجم ثاقب
در ضمن معرفی کتاب منتخب الاثر و بیان انگیزۀ نگارش آن، تألیف آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی از ایشان نقل شده است:
«مادر با فضیلتی داشتم که عاشق این خاندان بود. محبت این خاندان را همراه شیر در کام من ریخته و در اعماق دلم جای داده است. او کتاب نجم ثاقب را مطالعه می‌کرد و ما را به خواندن آن تشویق می‌نمود. نخستین کتابی که در اوان کودکی توفیق مطالعۀ آن را پیدا کردم، نجم ثاقب بود.» (مقالۀ <برگزیدۀ آثار در طول قرون و اعصار> در معرفی منتخب الاثر، نوشته علی اکبر مهدی پور، که در مجموعه مقالات زیر آمده است: مشعل جاوید، مجموعه مقالات دبیرخانۀ کتاب سال ولایت، به کوشش محمد علی مهدوی راد، قم: دلیل ما، ۱۳۸۰ ش، ص ۱۶۹ تا ۱۸۹).
آقای مهدی پور می‌نویسد:
والدۀ مکرّمۀ آیت الله صافی، دخت گرامی آیت الله حاج شیخ محمد علی، از ملازمان میرزای شیرازی بود. (همان مقاله، ص ۱۸۶ و ۱۸۷).
۵. نفس الرحمان فی فضائل سلمان:
تقریظ میرزا محمد بن عبدالوهاب همدانی بر این کتاب که در خاتمۀ آن آمده است. (نفس الرحمان، تحقیق جواد قیومی، ص ۶۵۴).
تکمله: در هنگام نوشتن این یادداشت (چهارشنبه ۸ فروردین ۱۳۹۷ روز میلاد گرامی امام جواد سلام الله علیه) دو برگ از نسخه‌ای خطی به خط محدث نوری موجود در کتابخانۀ آیة الله حکیم در نجف به لطف جناب محمد لطف زاده به دستم رسید که همراه با این قلم انداز منتشر می‌شود. مرحوم شیخ محمد سماوی این کتاب یا رساله را «اخبار سلمان» نامیده است. آیا این همان کتاب نفس الرحمن است یا رساله‌ای دیگر؟ نیاز به بررسی دارد.
۶. خاتمۀ مستدرک الوسائل:
سید احمد صفایی خوانساری در کتاب کشف الاستار، به روشنی از شیوۀ بیان و نتایج خاتمۀ مستدرک متأثر است، به ویژه در مورد راویان و تألیفات سه قرن آغازین. پژوهش در این مورد می‌تواند عنوان یک مطالعۀ مستقل باشد.
۷. کشف الاستار
استاد محمد رضا حکیمی در کتاب خورشید مغرب (چاپ ۱۳۶۸، ص ۱۷۶ – ۱۷۷) بخشی از مقدمۀ کشف الاستار مرحوم نوری را به قلم زیبای ادبی خود ترجمه کرده است.
۸. مواقع النجوم
آیة الله مرعشی در بارۀ محدث نوری در مقدمۀ مواقع النجوم (چاپ افست کتابخانه مرعشی) سخن گفته است.

تکمله نخست: دکتر رسول جعفریان در کتاب قصه خوانان، گزارشهایی از بازتاب کتاب لؤلؤو ومرجان بر بعضی دانشوران پس از محدث نوری ارائه کرده است.
همچنین این بنده پیش از این در سلسله یادداشتهای «پژواک پژوهش» (در جنگ انجمن فهرست نویسان) تقریظ میرزا ابوالفضل تهرانی و شیخ جعفر مجتهد محلاتی بر نجم ثاقب و در جای جای کتاب علامه محدث نوری آورده ام. در همین یادداشت، از حاشیه سید مهدی مازندرانی بر خاتمۀ مستدرک الوسائل و بیان میرزا محمد ارباب در مورد کشف الاستار یاد شد.
گردآوری و تحلیل مجموعۀ این نظرات و دیدگاهها موضوع یک پژوهش مستقل تواند بود.
تکملۀ دوم: نسخه‌ای خطی از کتاب «الصحیفة السجادیة الرابعة» نوشته محدث نوری در کتابخانه مرعشی به شماره ۱۶۷ موجود است.

[۶]

برخی از منابعی که از محدث نوری یا شاگردان، مجازین، معاصران و معاشران ایشان یاد کرده اند:
۱. شرح حالی مفصل و پرنکته که صدر الاسلام در کتاب مرآة الشرق آورده است. این بخش از کتاب را قبل از چاپ، آقای صدرایی خویی از نسخه خطی به این بنده داده بودند. خوشبختانه اکون کتاب به همت ایشان منتشر شده و نیازی به توضیح ندارد.
۲. سید مصطفی حسینی دشتی در کتاب معارف و معاریف (چاپ ده جلدی ۱۳۷۶ ش. ج ۴ ص ۵۶۴ – ۵۶۵) شرح حالی از نوری آورده است.
۳. مجموعه‌ای از متفرقات میرزا یحیی بن محمد شفیع مستوفی اصفهانی که در زمان اقامت نجف بین سالهای ۱۳۱۷ تا ۱۳۱۹ نوشته، به شمارۀ ۷۳۵۶ در کتابخانه مرعشی موجود است. با توجه به ارتباط گستردۀ او با نوری و کمک او به نشر مستدرک باید بررسی شود.
در کتاب علامه محدث نوری ص ۲۴۴ تا ۲۵۲ به نقل از گنجینۀ خطوط مرحوم نصیری امینی سندی نقل کرده‌ام که میرزا یحیی نوشته‌ای اخلاقی از محدث نوری درخواست کرده و مرحوم نوری در جواب، یک صفحه حاوی چند حدیث اخلاقی به تاریخ ۲۵ ربیع الاول ۱۳۱۸ برایش نوشته اند.
۴. مجموعه‌ای از متفرّقات به خط شیخ فضل الله نوری موجود در کتابخانه مرعشی به شماره ۵۷۲۹. با توجه به اینکه شیخ فضل الله، خواهر زاده و داماد و شاگرد و دستیار محدث نوری بوده، بررسی این مجموعه نیز احتمالا نکاتی در بر داشته باشد.
در مورد دو کتاب اخیر، نگارنده فرصتی برای این بررسی نیافته ام. و: کم ترک الأوّل للآخر.
۵. سید ابوالقاسم دهکردی ضمن شرح حال خودنوشت می‌نویسد:
«اکثر استیناس حقیر در اقتباس معارف و اسرار توحید، عالم ربانی حاجی ملا فتحعلی سلطان آبادی و زین المجاهدین و سراج طریق السالکین حاجی میرزا حسین نوری که شیخ او هم در معارف و توحید، حاجی ملا فتحعلی انار الله برهانه بود در ازمنۀ متمادیه، و الحق از آن بزرگوار مستفیض شدم». (به نقل: تاریخ عرفا و حکمی متأخر بر صدرالمتألهین، منوچهر صدوقی سها، ص ۳۸).
این توصیف از محدث نوری جایگاهی در سلوک شرعی برای او می‌نمایاند که کمتر بدان توجه شده است. چنانکه صدرالاسلام همدانی در شرح حال خودنوشت، ضمن توصیف اساتید خود اشاره می‌کند که عوالمی از محدث نوری دیده که قابل بیان و نگارش نیست.
توضیح اینکه شرح حال ملا فتحعلی سلطان آبادی به تفصیل در همان کتاب، ص ۱۴۲ تا ۱۴۸ آمده است.
۶. منصور علی کیوان قزوینی نیز در شرح حال خود می‌نویسد: «مدتی نزد میرزا حسین نوری در سامرا درس اخبار خواندم» ( تاریخ عرفا و حکما ...، ص ۱۵۳).
۷. متن اجازۀ محدث نوری به میرزا محمد بن عبدالوهاب همدانی در کتاب «الشجرة المورقة و المشیخة المونقة» نسخه خطی شماره ۵۴۴۲ مرعشی موجود است.
۸. شرح حال مرحوم نوری در کتاب زیر:
نامداران راحل، زندگی نامه چهل تن از مشاهیر شیعه، کریم جوانشیر. تبریز: سالار، ۱۳۷۵ شمسی. ص ۱۱۷ تا ۱۲۶.
۹. آیة الله مرعشی در مواضع متعدد از کتاب «الاجازة الکبیرة» از تلامیذ و مجازین محدث نوری یاد کرده است. از جمله بنگرید به صفحات: ۲۹، ۶۸، ۷۰، ۹۸، ۱۰۸، ۱۶۵، ۳۱۵، ۴۱۱، ۴۱۹، ۴۲۰، ۱۳۶. و موارد دیگر.
۱۰. جناب سید رضی شیرازی که از احفاد میرزای شیرازی است، در بارۀ تقرب محدث نوری به میرزای شیرازی و نقش ایشان در قضیه تنباکو مطالبی بیان کرده است. (مجله حوزه، شماره ۵۰ – ۵۱، ویژۀ میرزای شیرازی، ص ۴۳ – ۴۴).
همچنین در کتاب تحریم تنباکو نوشته ابراهیم تیموری (چاپ سوم ۱۳۶۱ شمسی) ص ۱۱۶، ۱۸۶، ۱۸۷ متن چند تلگراف محدث نوری از سامرا در تأیید فتوای میرزا را آورده است.
۱۱. شهید سید محمد علی قاضی طباطبایی در مقدمۀ جنة المأوی نوشته استادش شیخ محمد حسین کاشف الغطاء خاطره‌ای از دو استادش تهرانی و کاشف الغطاء در مورد تهجد محدث نوری آورده است.
۱۲. آیة الله شبیری زنجانی در مورد میرزا علی بهزادی نوۀ محدث نوری که در قم درس می‌خوانده، مطالبی دارد که محمد صحتی سردرودی در کتاب محدث نوری روایت نور ص ۱۳۳ آورده است.
۱۳. فصلنامه تاریخ و فرهنگ معاصر، شماره ۱ ص ۳۷ در بارۀ اجازۀ روایی محدث نوری به محقق تهرانی مطالبی دارد.

[۷]

یکی از زمینه‌های قابل مطالعه در بارۀ محدث نوری بررسی دقیق تاریخ سامرا در قرن چهاردهم (قبل و بعد از هجرت میرزای شیرازی و همراهانش به سامرا تا میرزای شیرازی دوم) است.
از منابع پر نکته و سند در این مورد، کتابی است که در پنجاهمین سالگرد رحلت آیة الله سید‌هادی خراسانی منتشر شد با عنوان «سیرة آیة الله الخراسانی» (چاپ قم ۱۴۱۵ ق.)
چند نکته از این کتاب نقل می‌شود:
۱. میرزا هادی خراسانی در ملحق کتابش (لمحۀ اربعین) می‌نویسد:
«فاجأتنا الحرب العمومیة [مراد، جنگ جهانی اول است] فکان سماحة المیرزا محمدتقی الشیرازی قدس سره کلّ لیلة یزور السرداب و یحضر الطلاب، و ندعو بدعاء التوسل ...» (سیرة آیة الله الخراسانی، ص ۲۳).
۲. میرزا محمد تقی شیرازی در نامه‌ای پیرامون تأثیر جنگ جهانی بر وضع سامرّا می‌نویسد:
«... این ناحیۀ مقدّسه که تعلّق به ولی عصر ارواحنا فداه دارد، اگر چندی به این منوال بگذرد، و نوع مردم متفرق [شوند] و جلای وطن نمایند، حال این مشهد مقدس هم، حال مدینۀ منوّره و بقیع خواهد شد. و بر همه کس واجب و لازم است که حفظ این مشهد مبارک را بنمایند تا این شعار بزرگ اسلام از بین نرود ... » (همان، ص ۲۵. متن دستخط میرزا نیز در کتاب آمده است).
۳. سه تن از اساتید مرحوم خراسانی مجاز از محدث نوری بوده‌اند که در این کتاب یاد شده اند: سید محمد نجفی همدانی (ص ۵۱ - ۵۰)، شیخ علی اکبر صدر الاسلام همدانی (ص ۵۳)، سید محمد بن حسین کاشانی (ص ۵۵ – ۵۶).
این نکته بر اساس کتاب الصحف المطهرة که سلسله اجازات مرحوم خراسانی را دارد و در چند ماه اخیر منتشر شده، می‌تواند کامل شود که فعلا متن آن کتاب در اختیارم نیست.

 زیرنویس:

 زیرنویس:
پنجشنبه ۹ فروردين ۱۳۹۷ ساعت ۴:۱۲
نظرات



نمایش ایمیل به مخاطبین





نمایش نظر در سایت