مجلۀ کتاب شیعه نشریۀ مؤسسۀ کتابشناسی شیعه شماره ۷ و ۸ ویژۀ اجازات در آستانۀ نشر قرار گرفته است. این شماره در ۶۲۴ صفحه مطالب و رسائل و نکاتی تازه در باب اجازات در بر دارد. سر دبیر ویژۀ این شماره محقق گرامی جناب استاد محسن صادقی است. در این یادداشت سرمقاله این بنده در آغاز این شماره و فهرست مطالب آن می آید.
۱. علم آموزی در دنیای قدیم قصه ای داشت جز آنچه امروز با آن روبروییم.
در روزگار کهن علم آموزی با تحمل فقر و غربت و دشواری آمیخته بود و این ویژگیها، غالباً همراهان همیشگی اهل علم تا پایان عمر بودند، حتی وقتی که آن شخص، از کسوت دانش آموز به در آمده و خود دانشوری نام آور شده بود. لذا هوس ورود به حیطۀ دانش در سر هر کسی نمی افتاد. این فضا را مقایسه کنید با فضای دهههای اخیر که سیاست «تجاری سازی علم» سر لوحۀ کار برخی دانشگاه‌ها قرار گرفت و دستیابی به علمِ زود بازده، هدف دانش پژوهان شد.

۲. از سوی دیگر، در دنیای کهن، حوصله حرف اول را می‌زد، بر عکس دنیای فعلی که شتاب ورزی ناشی از سرعت وسایل ارتباطی و در پی آن بی حوصلگی و سرسری گرفتن امور، عامل اصلی و تعیین کننده است.
بدین روی در گذشته سالها وقت صرف می‌کردند تا یک متن طولانی را به تدریج و توأم با آرامش از استاد فرا گیرند و با مباحثه در تنور اندیشه ورزی بپزند و خود در کورۀ این فرآیند، پخته گردند؛ کاری که امروز کمتر می‌توان یافت، مگر در فضاهایی که در حال و هوای فرهنگ گذشته سیر می‌کنند و بویی از آن پختگی‌ها دارند.

۳. در روزگاران گذشته، امکان نشر دانش مکتوب مانند این روزگار فراهم نبود. امکان چاپ بدین آسانی نبود، چه رسد به نشر دیجیتال و مجازی و اینترنتی و همراه، بلکه نسخه خطی بود و دشواری‌های خاصّ آن، و امکان جعل و نسبت‌های دروغین، که مسافت‌های دراز و دشواری ارتباط، گره بر گره می‌افزود.

۴. برآیند این عوامل و عوامل دیگر – که برای رعایت اختصار، از بیانشان چشم پوشیدیم – چنین شد که معمولاً کتابی که دانش پژوه آنکه از استادش درس می‌گرفت یادداشتی از استاد بر پیشانی آن نقش می‌بست؛ یادداشتی که نام و نشان دانش پژوه را نشان دهد و ضمناً نشان دهد که او در چه زمان و مکانی این کتاب را نزد کدامین استاد فرا گرفته یا تصحیح کرده و از چه طریقی این کتاب به او رسیده است.
این یادداشت، «اجازه» نام داشت و هر کتابی که بدین سان به دست فردی نمی‌رسید، در اصطلاح عنوان «وجاده» داشت؛ یعنی که آن فرد، این کتاب را «یافته» نه اینکه با واسطه یا بی‌واسطه از مؤلّف تلقّی کرده است.
بدین روی، کتاب وجاده‌ای، هرگز ارزش کتاب اجازه‌ای را نداشت.

۵. به تعبیر دیگر، اجازه روایت،عامل اصلی و کلیدی در ارزیابی یک اثر مکتوب علمی بود. بدین جهت، اساتید و عالمان به اجازۀ روایت اهتمام داشتند، و هزاران سند تحت عنوان‌های مشابه همچون: اجازۀ تدریس، اجازۀ روایت کتاب، اجازۀ خطابه، اجازۀ خطاطی، اجازۀ طبابت، اجازۀ اجتهاد و مانند آنها صادر شد.
این اجازات، پیوندی میان نسلهای پیشین با آیندگان برقرار می کرد و به مثابۀ شناسنامۀ علمی در دست هر دانشوری بود که هویت دانشی او را نشان دهد.
پژوهشگران عرصۀ تراجم و کتابشناسی نیک می دانند که اطلاعات ما در مورد برخی از رجال و پاره‌ای از کتابها، منحصر است به نامی از آنها که در ضمن اجازه‌ای آمده و به دست ما رسیده است، در حالی که در بسیاری از موارد، اصل آن کتاب در گذر زمان مفقود شده یا شرح حال مبسوطی از مؤلّف آن در اختیار نداریم.
امروز نیز همچون دیروز، اعتبار و یقین آوری منوط به اجازه‌ای شبیه کار گذشتگان است. و هنوز اعتبار اسناد و کتابهای مهم به دستخط مؤلف یا صاحب سند موکول می شود. امروز نیز گواهی‌نامه‌های حرفه‌ای، دانشگاهی و صنفی، نوعی تجدید سازمان اجازه‌های قدیم است.

۶. در میان تمام علوم، علم حدیث، از شرافت ویژه برخوردار است، از آن روی که سنّت گرانقدر پیامبر و امامان معصوم علیهم السلام (و نزد گروهی دیگر: سنّت صحابه و تابعین) را به نسلهای بعدی می رساند. این سنّت، تعیین کنندۀ رفتار انسان در زندگی فردی و اجتماعی است. لذا سرمایه ای گرانقدر به شمار می آید که جاعلان و بی مایگان بدان چشم دوخته اند تا در آن دست ببرند و از قداست آن و اعتماد مردم بدان سوء استفاده کنند. لذا درونمایۀ این دانش، علاوه بر عوامل پیشگفته – که در تمام علوم، مشترک بوده و هست – نیاز جدّی به پاسداری و نگاهبانی داشته و دارد؛ تابه گونۀ پیراسته به دست دیگران برسد، پیراسته از جعل و تدلیس و خطا و کژ فهمی؛ مبادا در زندگی دینی فرد و جامعه آثار سوء بر جای نهد.

۷. اهمیت اجازۀ روایت حدیث در زندگی علمی روزگاران پیش، بر مبنای همین توضیح به اجمال روشن شد. اما با ورود صنعت چاپ به شرق و کاربرد آن در نشر متون حدیثی، گروهی نقش اجازه حدیث را کمرنگ دانستند و خود را از آن بی نیاز دیدند. در واقع اینان نقش اجازه را فقط در این دیدند که نسخه‌ای از کتاب را به دستشان برساند که چاپ این راه را آسان می کرد.

۸. عدم توجه به اجازۀ روایت حدیث که در چند دهۀ اخیر به تدریج روی داد، راه ورود نا اهلان و ناپختگان به عرصۀ نقل حدیث و تبیین و تفسیر آن را هموار کرد. این تبیین و تفسیرها غالباً بدون طیّ مراحل و مقدمات ضرور علمی بود، و حتی بر مبنای نسخه‌های مغلوط و مقابله ناشده و ترجمه‌هایی شتابزده انجام می‌شد که بدون ارزیابی علمی و تأیید رجال و مراکز معتبر، تنها به مدد صنعت چاپ و سهولت نشر، به بازار می‌آمد و آشفتگی خود را بر فضای اندیشگی تحمیل می‌کرد.
این نارسایی‌ها خود به آشفتگی‌های دیگر دامن می زد و پرسش‌هایی در ذهن خوانندگان پدید می آورد که در بیشتر موارد، با ترجمۀ صحیح، پاسخ آن روشن می‌شد. ترجمه صحیح کار کسانی بود که آن متن را «درس گرفته» یا دست کم، مبانی آن را در خدمت استاد فرا گرفته باشند.

۹. این توضیحات کوتاه، تنها «حرفی است از هزاران کاندر عبارت آمد». اما می تواند جنبه‌ها و گوشه‌هایی از اهمیت اجازۀ روایت حدیث را، حتی در همین زمان که صنعت چاپ و فناوری‌های بعدی، دستیابی به متون حدیثی را برای همگان بسیار آسان ساخته و راههای دراز دانشوران پیشین را بسی کوتاه کرده است، نشان دهد.
فوایدی همچون : نقل صحیح و لااقل کم خطا، ترجمه استوار و مبنایی، توضیح مقبول و مطابق با شاخص های اصلی علم الحدیث، حلّ تعارض‌های محتمل که در میان احادیث پیش می‌آید، ضبط دقیق نام راویان که راه ارزیابی سندی درست را هموار کند؛ تنها چند مورد از برکاتی است که نقل حدیث بر اساس اجازه در پی دارد. بار دیگر بر عنصر مهم «فقه الحدیث» و «درایة الحدیث» تأکید می شود که خود، جوابگوی بسیاری از اشکالات دورۀ معاصر است.

۱۰. اهمیت فراوان اجازۀ حدیث، گروهی از عالمان شیعی در سدۀ چهاردهم را برآن داشت که به این مهم بیشتر توجه کنند. محدث نوری، سید حسن صدر، شیخ آقا بزرگ تهرانی و آیة الله مرعشی در این شمار، نام آور ترند و صدها اجازۀ حدیث مختصر و متوسط و مبسوط از این بزرگواران صادر شد.
محققان معاصر با پژوهش‌های خود، این راه را ادامه دادند: بعضی با تحقیق و نشر متون اجازات، برخی با بهره گیری از متون اجازات در تحقیقات خود در باب تراجم و رجال و کتابشناسی، گروهی با تأکید بر این اهمیت در بیان و نوشتارهای خود، و جمعی با کاوش درونمایه‌های اجازات و دستیابی به یافته‌هایی که در منابع دیگر نمی‌توان یافت.

۱۱. مجلۀ کتاب شیعه که با عنایت به اهمیت این امر، اهتمام به آن را یکی از وظایف و برنامه‌های اصلی خود می‌داند، از نخستین شماره به انتشار متون اجازات پرداخته و برگی دیگر در این حوزه ارائه کرده است که البته این حرکت همچنان ادامه خواهد یافت، ان شاء الله.
همچنین دو شماره را – برای نخستین بار در تاریخ نشریات علمی – بدان اختصاص داده و نوشتارهایی به خوانندگان فرهیخته تقدیم کرده است.
مسئولیت سردبیری این شمارۀ ویژه را محقق فاضل، جناب استاد محسن صادقی بر عهده‌ گرفته‌اند که تلاش خالصانه و همت والای ایشان مأجور باد.
این مجموعۀ گرامی بخشی از پروندۀ پر برگ و باری است با عنوان «موسوعة إجازات الشیعة» در مؤسسه کتابشناسی شیعه، که ایشان در جهت تدوین و آماده سازی آن برای انتشار می‌کوشند.
مجموعه حاضر شامل متن برخی از اجازات منتشر نشده و پژوهش‌هایی در حوزۀ اجازات است که امید است فضای علوم حدیث را حال و هوایی دیگر بخشد و در جهت روزآمد سازی این مباحث گامی کوچک به شمار آید.

۱۲. مؤسسه کتابشناسی شیعه، ضمن ادای سپاس به حضور تمام پژوهشیانی که در شکل گیری این مجموعه نقش داشتند، از عموم فضلا و محققانی که اسناد یا پژوهش‌هایی در این زمینه در اختیار دارند یا راهی برای دستیابی به آنها می‌شناسند، دعوت می‌کند که با مؤسسه همکاری کنند؛ باشد که گامی دیگر به تدوین موسوعۀ جامع اجازات الشیعه نزدیک شویم.
توفیق عموم رهروان این راه را در پرتو دعاهای مستجاب حضرت بقیة الله (ارواحنا فداه) از خدای متعال خواهانیم. و خدای بزرگ را بر این تلاش سپاس می گزاریم. یا رب قبول فرما اندک تلاش ما را.
سردبیر


***

تذییل
مؤسسه کتاب شناسی شیعه از چند سال پیش در پی سفارش رهبر معظم انقلاب حضرت آیة الله خامنه‌ای (دامت برکاته) مبنی بر تصحیح و نشر اجازات شیعه، تصمیم گرفت پژوهش در اجازات را وجهۀ همت خود قرار دهد. در همین جهت تاکنون فعالیت‌های ذیل را انجام داده است:
۱. شناسایی اجازات چاپ شده و اجازات فهرست شده.
۲. جستجو در فهارس نسخ خطی و کتب تراجم و تشکیل بانک اجازات مشتمل بر مشخصات اجازات.
۳. تهیه تصویر بیش از هزار اجازه.
۴. تحقیق و نشر اجازات مختصر در کتاب شیعه و اجازات کبیره به صورت مستقل که تاکنون الروضة البهیة فی الاجازة الشفیعیة چاپ شده و تعدادی در دست تحقیق است.
۵. دو شماره کتاب شیعه ویژۀ اجازات که ملاحظه می‌کنید.
و اینها همه مقدمه‌ای است برای تدوین موسوعه کبیرۀ «إجازات الشیعة» در حدود بیست جلد از آغاز تاکنون.
سردبیر ویژه


فهرست مطالب


مقالات
۱. اجازة الحدیث حقیقتها وأثرها وطریقة إحیائها، سید محمد رضا حسینی جلالی
۲. تقیه در عمل سفرهای بهاءالدین عاملی در قلمرو عثمانی، دون استوارت ترجمه محمد کاظم رحمتی
۳. نکاتی از اجازات بحارالانوار، سید ابوالحسن علوی
۴. نگاهی نو به خاستگاه واژه Baccalaureate، آر.وای.اِبید وام.جی.یانگ/ حمید باقری
۵. گونه ها و کارکردهای اجازات حدیثی در سدۀ دوازدهم در ایران، زابینه اشمیتکه / حمید باقری
۶. مجمع تألیف الفت، مهدی رضوی
۷. مستدرک اجازات جلد ۱۱ و ۱۲ فهرستگان علوم حدیث ، علی صدرایی خویی
۸. کتاب اجازات سیّد حسین کرکی نخستین کتاب اجازات شیعه، علی صدرایی خویی
۹. اجازه به مثابه گونه ای ادبی: مطالعه موردی اجازات شیخ بهایی، محمد کاظم رحمتی

اجازات
۱. اجازۀ ابن خالویه نحوی به ابوالحسن سلامی، رضا مختاری
۲. اجازه ای تازه یاب از ابن ابی جمهور احسائی، احمد رضا رحیمی ریسه
۳. سه اجازه دیگر از ابن ابی جمهور احسائی، عبدالله غفرانی
۴. اجازات الشیخ بهاء الدین العاملی، محمود ملکی
۵. دو اجازه و یک انهاء از سید علی خان مدنی شیرازی، علی فاضلی
۶. دو اجازه از محمد صالح استر آبادی، سید مهدی شیخ الاسلامی
۷. کتاب الاجازات؛ اجازات نثار حسین عظیم آبادی، علی فاضلی
۸. اجازات شیخ نعمه غول – محمد سمامی حائری، محمد جواد آل فقیه
۹. اجازات شیخ محمد مهدی شرف الدین شوشتری، عبدالحسین جواهر کلام
۱۰. اجازه نامۀ آیت الله سید محمود خوانساری به آیة الله سید هاشم موسوی خوانساری، سید مهدی موسوی

نقد و معرفی کتاب
معرفی چند کتاب، علی اکبر صفری – محمد حسین واعظ – سید مهدی موسوی
الاجازة الکبیرة، اجازات علامه بحرالعلوم، اجازات دکتر حسین علی محفوظ، الاجازة العزیزة، اجازات علمای بحرین، الاجازات العلمیة عند المسلمین، رسالة ابی غالب الزراری، الروضة البهیة فی الاجازة الشفیعیة.

کتاب پیوست
۱. بغیة الوعاة في طبقات مشایخ الاجازات، سید حسن صدر، تحقیق: محمد حسین نجفی
۲. اجازة السماهیجی للشیخ یاسین البلادی، عبدالله سماهیجی بحرانی، تحقیق: محمد کاظم محمودی
چهارشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۲:۴۲