برگ‌هایی از تاریخ و فرهنگ خوزستان (۲)
۱. استاد فقید مرحوم سید محمد جزایری دانشوری کتابشناس بود، برآمده از خاندان چهارصد سالۀ دانش‌پرور محدث نامی علامه سید نعمت الله جزایری. ده‌ها سال تلاش ارزشمند او در حفظ و شناساندن تراث شیعی، از زمان تحصیل در نجف تا بازگشت به خوزستان (اهواز) و اقامت تهران در سالهای اخیر، یادگارهای ارزشمندی بر جای نهاد که اکنون در مراکز و کتابخانه‌های مختلف مانند کتابخانۀ آیة الله گلپایگانی (قم)، کتابخانه ملی (تهران)، و کتابخانه شیخ عباس مخبر (دزفول) و جاهای دیگر می‌توان از آنها سراغ گرفت.

۲. یکی از عادات پسندیدۀ مرحوم جزایری ثبت مطالب مربوط به نسخه‌های خطی در آغاز هر نسخه بود، بدون اینکه منتظر روز پایان پژوهش بماند. او باور داشت که تحقیق جاده‌ای بی پایان است و در این راه، همواره نویافته‌هایی در انتظار انسان است. لذا گاه دو یا چند یادداشت با تاریخ‌ها و مکانهای مختلف در آغاز یک نسخه می‌نوشت. یعنی با دستیابی به هر نکته جدید آن را می‌نوشت تا فراموش نشود. بدین روی یادداشت‌های ایشان گنجینۀ ارزشمندی از نکات است، به ویژه نکاتی که دستاورد تحقیق‌های میدانی اوست که از اهل نظر می‌پرسید و می‌شنید و پس از تحقیق در مورد آنها، ثبت می‌کرد. بیشتر این نکات، در منابع مکتوب موجود قید نشده است.

۳. این یادداشتها – تا آنجا که نگارنده سطور می‌داند – به سه شکل ثبت شد و به دست ما رسید.
یک. نگارش آنها در لابلای کتابهایی که نگاشت و چاپ کرد، مانند: نابغۀ فقه و حدیث (شرح حال محدث بزرگ سید نعمت الله جزایری) و کتاب شجره مبارکه (در معرفی سادات جزایری خوزستان).
دو. نگارش و ثبت آنها در حاشیۀ برخی از کتابهای مرجع. در این گروه، حواشی مفصل و مهم ایشان بر دو کتاب استادش ذریعه و طبقات قابل ذکر است که جناب سید جعفر اشکوری دو دو دفتر از دفاتر سه گانۀ جنگ انجمن فهرست‌نویسان نسخه‌های خطی چاپ کرد.
سه. یادداشت‌های پراکنده در آغاز نسخه‌های خطی که در اختیار داشت. این بنده سی و دو مورد از این یادداشتها را در یادنامه استاد حائری (چاپ کتابخانه مجلس) در گفتاری مستقل آوردم و به ضرورت نشر دیگر یادداشتهای ایشان اشاره کردم.

۴. حساسیت جزایری نسبت به عالمان خوزستان، سبب شد که نسبت به نگهداری و شناسایی آثار این گروه از دانشوران اهتمام ویژه‌ای نشان دهد. تسلط او بر شرح حال اینان ابزار مهمی برایش بود. این تلاش پیگیر، سبب شد که بسیاری از این آثار محفوظ بماند و شناخته شود.
اهمیت این نکته زمانی روشن‌تر می‌شود که بدانیم به ادلۀ عدیده، آثار عامان خطۀ خوزستان، کمتر شناخته می‌شود، کمتر از آن به دست دیگران می‌رسد و نسخه‌های منحصر بیشتر در معرض نابودی قرار می‌گیرد. ادلّۀ این مدّعای اسف‌بار مجالی دیگر می‌طلبد، ولی در این میان نقش مجاهدت‌های خاموش که سبب حفظ این میراث علمی می‌شود، بسیار ارجمند است. کارهای مرحوم جزایری در این میان، برجسته و ویژه است و بازبینی یادداشتهای ایشان در این راستا نیز اهمیت خاصّی می‌یابد.

۵. دریغا که مرحوم جزایری این نکات پراکنده را در یک کتاب یا مجموعه تدوین نکرد. علت آن بر من معلوم نیست و باید افرادی که با ایشان محشور بوده‌اند، توضیح دهند. ولی قدر مسلّم اینکه نشر و تدوین این نکات پراکنده، امروز ضرورتی گریزناپذیر است که دریچه‌هایی ناکاویده بر روی ما می‌گشاید. به این جهت، دو یادداشت از آن فقید در مورد دو نسخه خطی از آثار دو دانشور خوزستانی را بازمی‌خوانیم.
یادداشت اول در آغاز نسخه خطی کتاب «تحفة المحبین در فضائل اهل بیت طاهرین» (نسخه خطی کتابخانه ملی شماره ۱۶۰۸۵ - ۵ ) نوشته آیة الله سید مهدی فارغ دزفولی و یادداشت دوم در آغاز کتاب «تنبیه العباد للتزوّد بخیر الزاد» (نسخه کتابخانه ملی شماره ۱۶۱۱۰ – ۵) نوشته آیة الله شیخ محمدجواد شوشتری (نوۀ شیخ جعفر شوشتری و عموی شیخ محمدتقی شوشتری صاحب قاموس الرجال) نوشته شده است.
در باره مرحوم فارغ مختصری در کتاب دو جلدی «علما و روحانیت دزفول» نوشته جناب علی راجی آمده است، ولی بسیاری از گفتنی‌ها همچنان ناگفته مانده است. نگارنده دو نوادۀ ایشان را دیده‌ام: حجج اسلام سید مصطفی و سید هدایت‌الله فارغ، (فرزندان مرحوم حاج سید حسین فارغ) که سید مصطفی در دزفول و سید هدایت‌الله در کرج به امامت جماعت اشتغال داشتند و هر دو به فاصله‌ای کوتاه در سالهای اخیر درگذشتند. تقریظ مرحوم آیة الله شیخ محمدرضا معزی بر این کتاب در این نسخه (برگه الحاقی) و نیز در نسخه دیگر آن (در کتابخانه مسجد اعظم قم) درج شده که در فرصتی دیگر باید به آن پرداخت.
در باره مرحوم شیخ محمدجواد شوشتری نیز باید گفت که شخصیت بزرگان خاندان چهارصد سالۀ شوشتری چه قبل و چه بعد از شیخ جعفر شوشتری تحت الشعاع این بزرگوار قرار گرفته و شاید صاحب قاموس الرجال، از این مطلب مستثنا شده باشد. لذا شیخ محمدجواد نیز چندان شناخته نشده است.
به هر حال، هر گام پژوهشی که در این راه برداشته شود، اندکی گرد از رخسارۀ این بزرگان بر می‌دارد. و امید است که این سطور مختصر چنین باشد.
مکتوب سید جزایری در آغاز کتاب شوشتری اشاراتی به برخی از بزرگان این خاندان (تا سدۀ دوازدهم) دارد.
توضیح دیگر اینکه کتاب تحفة المحبین تا کنون چاپ نشده، ولی کتاب تنبیه العباد با عنوان «شرح خطبه همام» همراه با دو رساله دیگر منتشر شده است. (کتاب سیمای صالحان، شامل سه رساله: رساله‌ای در اصول دین از شیخ جعفر شوشتری، شرح خطبه همام از شیخ محمدجواد شوشتری و شرح دعای مکارم الأخلاق از همو، نشر بازنگر، ۱۳۷۷ شمسی، ۴۰۸ صفحه).

۶. پس از این مقدمات، متن دو مکتوب مرحوم سید محمد جزایری در پی می‌آید. نشر این دو مکتوب در آستانۀ میلاد گرامی سبط اکبر پیامبر رحمت، امام حسن مجتبی علیه السلام فرصتی است که پیمان خود را با این امام همام، تازه کنیم و بار دیگر، این پیمان را به خود و دیگران یاد آوریم.
امید که روح بلند بزرگانی که در این سطور از آنها یاد شد، در این لحظات آسمانی بر خوان احسان کریم اهل بیت مهمان گردد و ما را جانشین و وارث خلف برای آن اسلاف گرامی گرداند.

مکتوب اول
این کتاب مسمی به تحفة المحبین در فضائل ائمۀ طاهرین صلوات الله علیهم و اثبات طهارت واقعی و ظاهری ایشان به نصّ آیۀ شریفۀ «إنما یرید» تألیف سید مهدی ابن سید حسین موسوی دزفولی است. گرچه شرح حال و خصوصیات مؤلف را در دست ندارم، ولی از مواضیع و مطاوی کتاب معلوم می‌شود وی از افاضل عصر قریب است. تألیف این نسخه سال هزار و سیصد و دوازده، اوائل قرن چهاردهم هجری است. منتقل گردید این .... که به خطّ مؤلف است به اینجانب سید محمد جزایری در سال ۱۳۶۵ در نجف.
ملاحظه: پس از تحقیق به وسیلۀ جناب فاضل مکرّم آقای سید محمد .... امام اهوازی سلّمه الله معلوم شد مؤلف کتاب، والد ماجد آقای حاج سید حسین فارغ دزفولی معاصر است. و نسخۀ دیگر در دزفول موجود است که از روی این نسخه برداشته شده و نسخه اصل، همین است. والحمد لله تعالی. محمد الموسوی الجزایری عفی عنه. ۲۴ صیام ۷۳[۱۳]

مکتوب دوم
باسمه تعالی
تنبیه العباد للتزوّد بخیر الزاد، للعلامة العماد الشیخ محمد جواد نجل العالم الشیخ محمدعلی سلیل المجتهد الاکبر الشیخ جعفر الشوشتری، توفی سنة ۱۳۲۵. کان أکبر أولاده و أرشدهم و أورعهم و أتقاهم.
انتهت المرجعیة بعد وفاته إلی شقیقه الشیخ محمد کاظم المتفي سنة ۱۳۷۱. کان والده الشیخ محمد علي من العلماء الأجلّاء، ورأیت بخطّه استجازته من الشیخ میرزا محمد الهمدانيّ، المجاز من أبیه الشیخ جعفر. وإجازته له بخطّه في کتاب «الشجرة المورقة» للمؤلف [؟]
وأما جده الشیخ جعفر فهو أجلّ من [أن] یوصف، وأشهر من أن یذکر. توفي سنة ۱۳۰۳ وتناثرت النجوم في لیلة وفاته.
وکان والده المولی حسین النجار من الفضلاء. وبقي من آثاره ما کتبه بخطّه من الکتب العلمیة. ومما رأیت بخطه المجلّد الأوّل من الأنوار النعمانیة لجدنا المحدث الجزائري. وعن بعض المعمّرین من العلماء أنّه کان من تلامذة صاحب الریاض.
وأما جدهم الأعلی علي بن علي، اسماً ووصفاً، فکفی في فضله ما ذکره في شأنه العلّامة السید عبدالله الجزائري: «ذلك العالم الکبیر» وقد أثنی علیه ثناء بلیغا.
وأخوه المولی محمد بن علي کان من تلامذة المحدّث الجزائري ودوّن تفسیره في مجلّدات. وعندي بخطّه الفصول المهمّة للحرّ العاملي. رضي الله عنهم وعنا.
حرره محمد. سنة ۱۳۷۳.


 زیرنویس:

 زیرنویس:

 زیرنویس:

 زیرنویس:

 زیرنویس:

 زیرنویس:
چهارشنبه ۲ تير ۱۳۹۵ ساعت ۴:۵۴