گزارشی از سخنان استاد محقق سید محمدرضا حسینی جلالی در همایش رونمایی کتاب اقرب المجازات – دوشنبه 25 بهمن 1395 مؤسسه برّ صغیر، قم
مؤسسۀ پژوهشی برّ صغیر در روز سه شنبه 25 بهمن 1395 جلسهای برای رونمایی کتاب أقرب المَجازات إلی مشایخ الإجازات نوشته علامه سید علی نقی نقوی – که اخیراً با مقدمه و استخراج فهارس توسط استاد جلالی به صورت چاپ عکسی منتشر شده – برگزار شد. این کتاب را عتبۀ عباسیه در کربلا چاپ کرده است.
در این نشست، جناب طاهر عباس مدیر مؤسسه برّ صغیر و سید نورالدین موسوی رئیس کتابخانۀ عتبۀ عباسیه مطالبی مختصر در زمینۀ تلاشهای مراکز خود بیان داشتند. آنگاه استاد سید محمدرضا جلالی نکات مهمی بیان کرد که هم جنبۀ علمی داشت و هم جنبۀ تربیتی و اخلاقی. روشن است که بیان ایشان به صورت شفاهی بوده و این یادداشت، تحریر مکتوبی از آن است. لذا ممکن است نارسایی در آن باشد که به این بنده برمی گردد و پیشاپیش عذر میخواهم. اکنون توجه شما به نکاتی از مطالب ایشان جلب میشود:
1. مرحوم سید علی نقی نقوی در سال 1323 (هجری قمری) متولد شد و سال 1342 وارد نجف شد، در حالی که در لکهنو تمام درسهای سطوح را خوانده بود و در تمام مدارس هند، بر دیگران فائق آمده بود. در شرح حال خودنوشت که نوشته، القابی را که در مدارس مختلف هند به او دادهاند، یاد میکند.
2. ایشان هنگام ورود به نجف، به درس اساتید عرب رفت نه همشهریانش. زیرا درسها را در زادگاهش با قوت و احاطۀ تمام خوانده بود. ضمناً از همان بیست سالگی مشغول تألیف شد، به دلیل تسلطی که در لکهنو بدان رسیده بود.
3. او شعرهای عربی زیادی دارد و با بزرگان ادبیات عرب در نجف مأنوس بوده، مانند سید محمدصادق بحرالعلوم و شیخ محمدعلی اردوبادی. یعنی در باب ادبیات عرب نیز زحمت زیادی کشیده بود.
این نکته جای عبرت دارد. آیا طلاب ما در جوانی چنین پشتکار علمی دارند و به چنین درجاتی میرسند؟ مقایسه کنید بین آن زمان و این زمان، از چند جهت: کتاب، امکانات، برق، اینترنت. به هر شاخص که قیاس کنید، امکانات فعلی هرگز قابل قیاس با گذشته نیست. اما متأسفانه در کار علمی و درسی عقب ماندهایم.
4. طلبه باید در زبان عربی قوی باشد، چون منابع کتاب و سنت عربی است و کتابهای گذشتگان نیز به این زبان است. شیخ طوسی دانشمند ایرانی است ولی یک کتاب به فارسی ننوشته است. حتی بخشی از صحاح ستۀ اهل تسنن عربی است، با اینکه نویسندگان آنها عجم بودند. (بخاری اهل بخارا، مسلم نیشابوری، ترمذی اهل ترمذ، ابن ماجه قزوینی و ... ). رسیدن به این هدف، برنامۀ جدی میطلبد.
5. ضرورت دیگر برای طلاب، مهارت نگارش است که علامه نقوی در آن قوی بود. لذا دهها کتاب در زمینههای مختلف نوشته است. امروز پایاننامه از طلاب میخواهند، بدون آمادگی قبلی. نمیتوان بدون داشتن برنامۀ جدی در این مورد، از طلاب، پایان نامه طلب کرد.
6. مرحوم نقوی فقط پنج شش سال در نجف ماند و به زادگاهش برگشت. این مقدار اقامت در نجف برایش کافی بود چون مقدماتش قوی بود. بعد از بازگشت به هند، توانست در دانشگاه علیگر تدریس کند، با اینکه مدرک دانشگاهی نداشت. این را بدانید که اگر کسی قدرت علمی داشت، همه جا اعتبار مییابد.
7. مهارت تبلیغ و ابزارهای آن نیز در این زمان بسیار لازم است. هر طلبهای به شیوۀ خودش باید اهل تبلیغ باشد. عموم علمای هند به تبلیغ و منبر اشتغال داشتند. از جمله مرحوم نقوی.
8. کتابخانۀ مرحوم نقوی در فتنهای بین شیعهها و سنیها از بین رفت یعنی سوزانده شد. چرا؟ چون شعارهایی تحریک کننده سردادند. در این کتابخانه نسخه اصل بعضی تألیفات مرحوم نقوی بود، از جمله همین کتاب أقرب المجازات. آیا آن عزاداری با چنان شعارهایی به چنین زیان و خسارتی میارزید؟ ما باید کار علمی و محکم ارائه کنیم، نه اینکه غلبۀ احساسات در شعائر، سبب بدگویی به دیگران شود و چنین عواقبی داشته باشد.
9. مرحوم نقوی زحمات زیادی برای دین کشید، گرچه خالی از خطا نبود. از جمله بعضی مطالب که در کتاب «شهید انسانیت» نوشته بود و به نظر بعضی افراد، خطا بود. ولی آیا باید این خطا به این قیمت تمام شود که این همه منازعه و فرقه سازی حول محور این کتاب شکل بگیرد؟ آیا ما قبول نمیکنیم که: الحسنات یذهبن السیئات؟ توجه کنید که ما دشمن داریم و باید حساب شده عمل کنیم. همچنین ببینید که ائمه معصومین با مخالفان خود چگونه تعامل میکردند و بهانهای به دست آنها نمیدادند.
10. باید قوی درس بخوانیم و به متفرقات سرگرم نشویم. خیلی از وقت افراد، از جمله طلاب، در اینترنت و فضای مجازی تلف میشود. اینها به شما عمق نمیدهد. با توجه به مشکلاتی که داشتهایم و داریم، هر دقیقه وقت ما ارزش دارد و نباید از دست داد. شما طلبهها که از شهر و دیار خود آمدهاید، اگر تحصیل نکنید، در بازگشت، به مردمتان چه میگویید؟ اکنون زمانی است که باید در زمینههای مختلف مخصوصا عقاید قوی شوید تا بتوانید از دین دفاع کنید. زمان استفاده از فرصت است نه وقتکشی.
11. کتاب أقرب المجازات، گزارش علامه نقوی است از اساتیدی که به او اجازه روایت دادهاند. در این کتاب غیر از طریق روایتی آنها، شرح حال آنها را نیز آورده و لذا کتابی در تراجم نیز هست. لذا این اجازه مفصل شده است. (بیش از 400 صفحه). ایشان به من اجازه روایت داد و به من فرمود که نسخهای از این کتاب تهیه کنم. با اینکه نسخه اصل کتاب در آن آتشسوزی از بین رفت، بحمد الله نسخهای از آن به خط سید محمدصادق بحرالعلوم پیدا شد که اکنون چاپ عکسی شده و در اختیار همگان قرار گرفته است.
در این نشست، جناب طاهر عباس مدیر مؤسسه برّ صغیر و سید نورالدین موسوی رئیس کتابخانۀ عتبۀ عباسیه مطالبی مختصر در زمینۀ تلاشهای مراکز خود بیان داشتند. آنگاه استاد سید محمدرضا جلالی نکات مهمی بیان کرد که هم جنبۀ علمی داشت و هم جنبۀ تربیتی و اخلاقی. روشن است که بیان ایشان به صورت شفاهی بوده و این یادداشت، تحریر مکتوبی از آن است. لذا ممکن است نارسایی در آن باشد که به این بنده برمی گردد و پیشاپیش عذر میخواهم. اکنون توجه شما به نکاتی از مطالب ایشان جلب میشود:
1. مرحوم سید علی نقی نقوی در سال 1323 (هجری قمری) متولد شد و سال 1342 وارد نجف شد، در حالی که در لکهنو تمام درسهای سطوح را خوانده بود و در تمام مدارس هند، بر دیگران فائق آمده بود. در شرح حال خودنوشت که نوشته، القابی را که در مدارس مختلف هند به او دادهاند، یاد میکند.
2. ایشان هنگام ورود به نجف، به درس اساتید عرب رفت نه همشهریانش. زیرا درسها را در زادگاهش با قوت و احاطۀ تمام خوانده بود. ضمناً از همان بیست سالگی مشغول تألیف شد، به دلیل تسلطی که در لکهنو بدان رسیده بود.
3. او شعرهای عربی زیادی دارد و با بزرگان ادبیات عرب در نجف مأنوس بوده، مانند سید محمدصادق بحرالعلوم و شیخ محمدعلی اردوبادی. یعنی در باب ادبیات عرب نیز زحمت زیادی کشیده بود.
این نکته جای عبرت دارد. آیا طلاب ما در جوانی چنین پشتکار علمی دارند و به چنین درجاتی میرسند؟ مقایسه کنید بین آن زمان و این زمان، از چند جهت: کتاب، امکانات، برق، اینترنت. به هر شاخص که قیاس کنید، امکانات فعلی هرگز قابل قیاس با گذشته نیست. اما متأسفانه در کار علمی و درسی عقب ماندهایم.
4. طلبه باید در زبان عربی قوی باشد، چون منابع کتاب و سنت عربی است و کتابهای گذشتگان نیز به این زبان است. شیخ طوسی دانشمند ایرانی است ولی یک کتاب به فارسی ننوشته است. حتی بخشی از صحاح ستۀ اهل تسنن عربی است، با اینکه نویسندگان آنها عجم بودند. (بخاری اهل بخارا، مسلم نیشابوری، ترمذی اهل ترمذ، ابن ماجه قزوینی و ... ). رسیدن به این هدف، برنامۀ جدی میطلبد.
5. ضرورت دیگر برای طلاب، مهارت نگارش است که علامه نقوی در آن قوی بود. لذا دهها کتاب در زمینههای مختلف نوشته است. امروز پایاننامه از طلاب میخواهند، بدون آمادگی قبلی. نمیتوان بدون داشتن برنامۀ جدی در این مورد، از طلاب، پایان نامه طلب کرد.
6. مرحوم نقوی فقط پنج شش سال در نجف ماند و به زادگاهش برگشت. این مقدار اقامت در نجف برایش کافی بود چون مقدماتش قوی بود. بعد از بازگشت به هند، توانست در دانشگاه علیگر تدریس کند، با اینکه مدرک دانشگاهی نداشت. این را بدانید که اگر کسی قدرت علمی داشت، همه جا اعتبار مییابد.
7. مهارت تبلیغ و ابزارهای آن نیز در این زمان بسیار لازم است. هر طلبهای به شیوۀ خودش باید اهل تبلیغ باشد. عموم علمای هند به تبلیغ و منبر اشتغال داشتند. از جمله مرحوم نقوی.
8. کتابخانۀ مرحوم نقوی در فتنهای بین شیعهها و سنیها از بین رفت یعنی سوزانده شد. چرا؟ چون شعارهایی تحریک کننده سردادند. در این کتابخانه نسخه اصل بعضی تألیفات مرحوم نقوی بود، از جمله همین کتاب أقرب المجازات. آیا آن عزاداری با چنان شعارهایی به چنین زیان و خسارتی میارزید؟ ما باید کار علمی و محکم ارائه کنیم، نه اینکه غلبۀ احساسات در شعائر، سبب بدگویی به دیگران شود و چنین عواقبی داشته باشد.
9. مرحوم نقوی زحمات زیادی برای دین کشید، گرچه خالی از خطا نبود. از جمله بعضی مطالب که در کتاب «شهید انسانیت» نوشته بود و به نظر بعضی افراد، خطا بود. ولی آیا باید این خطا به این قیمت تمام شود که این همه منازعه و فرقه سازی حول محور این کتاب شکل بگیرد؟ آیا ما قبول نمیکنیم که: الحسنات یذهبن السیئات؟ توجه کنید که ما دشمن داریم و باید حساب شده عمل کنیم. همچنین ببینید که ائمه معصومین با مخالفان خود چگونه تعامل میکردند و بهانهای به دست آنها نمیدادند.
10. باید قوی درس بخوانیم و به متفرقات سرگرم نشویم. خیلی از وقت افراد، از جمله طلاب، در اینترنت و فضای مجازی تلف میشود. اینها به شما عمق نمیدهد. با توجه به مشکلاتی که داشتهایم و داریم، هر دقیقه وقت ما ارزش دارد و نباید از دست داد. شما طلبهها که از شهر و دیار خود آمدهاید، اگر تحصیل نکنید، در بازگشت، به مردمتان چه میگویید؟ اکنون زمانی است که باید در زمینههای مختلف مخصوصا عقاید قوی شوید تا بتوانید از دین دفاع کنید. زمان استفاده از فرصت است نه وقتکشی.
11. کتاب أقرب المجازات، گزارش علامه نقوی است از اساتیدی که به او اجازه روایت دادهاند. در این کتاب غیر از طریق روایتی آنها، شرح حال آنها را نیز آورده و لذا کتابی در تراجم نیز هست. لذا این اجازه مفصل شده است. (بیش از 400 صفحه). ایشان به من اجازه روایت داد و به من فرمود که نسخهای از این کتاب تهیه کنم. با اینکه نسخه اصل کتاب در آن آتشسوزی از بین رفت، بحمد الله نسخهای از آن به خط سید محمدصادق بحرالعلوم پیدا شد که اکنون چاپ عکسی شده و در اختیار همگان قرار گرفته است.
شنبه ۷ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۱:۳۱