چهار نکتۀ دیگر


17. ایثار ویراستار
ویراستار، ایثارگر است. نوشته‌های دیگران را اصلاح می‌کند و به نام آنها منتشر می‌کند. هیچ کس پشت صحنۀ کارش را نمی‌بیند، یعنی نمی‌داند که نوشتار پیشین چه بوده که به نوشتار جدید رسیده است. و همه هنر ویراستار، در همین فرآیند تغییر است. هر کس روحیۀ ایثار ندارد و از نام و نان نگذشته، بهتر است به این خدمت فرهنگی نیندیشد.
یکی از ویراستاران پرتجربه، ویراستار را پرستاری می‌داند که خود می‌تواند مادر باشد، و فرزندانی به نام خود داشته باشد، اما ایثارگرانه پرستاری فرزندان دیگر مادران را بر عهده می‌گیرد تا نسلی سالم و نیکو به آیندگان برساند.
در تشبیه دیگر، ویراستار را مانند کارگران راهساز دانسته اند که عمری زحمت می‌کشند تا سالم ترین و ایمن ترین راه را به مردم تحویل دهند، بدون اینکه کسی آنان را بشناسد. و برای همیشه ناشناخته می‌مانند، با وجود حقی عظیم که بر آیندگان دارند.
ویراستار، سرباز گمنام عرصۀ فرهنگ است. در این گمنامی نام می‌جوید و جاودانگی را در همین گمنامی یافته است. به زبان حال خود را مصداق این بیت می‌داند:
بلندی از آن یافت کو پست شد
درِ نیستی کوفت تا هست شد.

18. قدرشناسی ویراستار
ویراستار، قدرشناس است؛ زحمات نویسنده یا مترجم را ارج می‌گزارد، اصلاح کار او را به عنوان خدمتی به خواننده برگزیده، نه هتک حرمت نویسنده یا مترجم. یعنی باور دارد که پدیدآور اثر، تمام تلاش خود را صادقانه به کار گرفته و همین به کارش ارزش می‌دهد. بدیهی است که: «فوق کلّ ذی علم علیم». و این هرگز به معنای تحقیر دیگران نیست.
ویراستار این بیت را سرلوحۀ کارش می‌داند که: بزرگش نخوانند اهل خرد / که نام بزرگان به زشتی برد.
او با تمام وجود می‌داند که: «کما تُدین تُدان». پس به این می‌اندیشد که از خطاهای سهوی دیگران کلنگی برای تخریب دیگران نسازد، بلکه در آینۀ آن خطاها کار خود را ببیند و به اصلاح آن بنشیند، وگرنه خدای عادل که ظلم بر دیگران را برنمی‌تابد، دیگری را می‌گمارد که خطاهای مرا بگیرد و بر سر من بکوبد. این قضیه بارها تجربه شده است و آزموده را آزمودن خطاست.
انسان می‌تواند مانند زنبور تنها بر روی گل بنشیند و شهد گلها را به عسل تبدیل کند و به دیگران بسپارد و کامها را بدان شیرین کند و شفا بدهد، پس چرا مانند مگس فقط بر سر زخمها بنشیند و بیماری‌ها را منتقل کند؟
پس ویراستار باید اشکالهای نگارشی یا صورتهای مرجوح از طرف پدیدآوران را امانتی بداند که باید محفوظ بماند، گویی که بخشی از بدن فردی – به سهو – از جامه بیرون افتاده و آبروی او را در خطر انداخته باشد، که در این حال، باید این عیب را پوشاند بدون اینکه از آن فرد و مشکلی که برایش پیش آمده نام برند.

19. ناهمداستانی در باب اصول ویرایش
نکات ویرایشی مانند نکات نگارشی است که در مورد آنها اتفاق نظر وجود ندارد. برخی از مبانی و روشها را که برخی مانند وحی منزل می‌پندارند، بعضی دیگر خطای آشکار می‌دانند.
گاه برخی از مبانی در متون فرنگی جایگاه دارد نه فارسی یا عربی. در این صورت نباید آن مبانی را به شیوۀ گرته برداری عیناً اصل دانست، بلکه انعطاف و واقع بینی در اینجا ضرورت دارد.
به هر حال، به ادلّۀ مختلف، نباید بر یک سلسله از رهنمودهای ویرایشی پای فشرد، بلکه روانی و خوش خوانی در عین فصاحت و پای بندی به قواعد دستوری کفایت می‌کند.
البته بهتر است چنانکه ویراستار بر اساس یک شیوه نامۀ شناخته شده کار می‌کند، مبنای خود را روشن کند تا راه را بر نقد صحیح ناقدان بگشاید.

20. بار معنایی واژه‌ها
ویراستار باید اصطلاح دان باشد و بار معنایی واژه‌ها را از معنای لغوی آنها بازشناسد. وگرنه گرفتار خطاهایی فاحش و مضحک می‌شود که به نمونه‌هایی از آن در این سلسله گفتار اشاره خواهد رفت. مثلا ترجمۀ «حدیث مدینة العلم» و «حدیث سفینه» به «گفتار شهر دانش» و «گفتار کشتی» غلط ترین صحیح در عالم امکان است!
شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۸:۳۶