آیة الله سید عبدالله بلادی بوشهری در ضمن مکاتبات مفصل و متنوع خود خطاب به آیة الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی در زمینه‌های مختلف تراجم و انساب و حدیث و تاریخ مطالبی مهم بیان کرده‌اند. این مکاتبات، خوشبختانه در کتاب نفیس نامه‌های ناموران – که گنجینه‌ای است نمایانگر تاریخ یکصد سال اخیر – گرد آمده است.
در باره این کتاب در جای خود سخن گفته‌ام و تکرار پسندیده نیست.
آنچه در اینجا می‌آید، برخی از نکات مرتبط با علم الحدیث است که آیة الله سید عبدالله بلادی بوشهری خطاب به مرحوم مرعشی نوشته و پس از آن تذکرات اخلاقی داده که شنیدنی است. این مطالب بخشی از نامه‌ای است که در صفحات ۶۱۳ و ۶۱۴ کتاب یادشده آمده است.
***
[۱] البته جنابعالی ابواب ادلّۀ لفظیّه در اصول را دیده‌اید. مثل بحث حقیقت و مَجاز و عام و خاص و مطلق و مقید و مجمل و مبیّن و ناسخ و منسوخ و تعارض احوال و مفاهیم و مشتقّات و اوامر و نواهی و امثال آنها که همه در باب حمل ادلّه و جمع در هنگام تعارض، لازم و محتاج الیه فقیه می‌باشند.
[۲] و البته باب تعادل و تراجیح در آخر رسائل شیخ را هم دیده‌اید که در جمع احادیث و اخبار یا ترجیح بعضی بر بعضی دیگر یا طرح بعضی یا تخییر در عمل به هر کدام، لازم است
[۳] و البته می‌دانید آنکه همیشه بین دو دلیل یا دو خبر یکی از نِسَب اربع باید باشد، یعنی تساوی، یا عام و خاص مطلق، یا عموم من وجه که تباین جزیی است، یا تباین کلی.
پس اگر تساوی باشد اشکالی ندارد و هر دو بدون تعارض به منزلۀ دلیل واحدند.
و اگر عامّ و خاصّ مطلق است، باید حمل عامّ را بر خاصّ نمود و تخصیص داد.
و اما اگر نسبت بین آن دو، عموم من وجه یا تباین کلی باشد و هر دو دلیل یا هر دو خبر متکافئ باشند و مقترن باشند در مورد واحد و تعارض نمایند، چون «جمع مهما امکن اولی از طرح است»، لذا باید به خوبی ملاحظه شود. شاید ممکن باشد از روی روی تخصیص یا اطلاق و تقیید یا مجمل و مبیّن و امثال آنها، جمع فیمابین آنها شود با ملاحظۀ شاهد جمع.
[۴] و اگر بکلّی امکان جمع نباشد مثل «اضرب زیداً» و «لا تضرب زیداً» در این صورت باید ملاحظۀ مرجّحات داخلی یا خارجی نمایند، از قوّت و اعتبار سند، یا دلالت هر کدام، یا نسخ یکی به دیگری، یا موافقت کتاب، یا شهرت، یا عرف، یا لغت، یا عمل اصحاب، یا افصحیّت هر کدام نسبت به دیگری، تا برسد به ترجیح اقوی بر قوی، و قوی بر ضعیف، و ضعیف بر اضعف، و امثال آنها، ترجیح یکی بر دیگری داده شود.
و اگر نه، نظر به «خذ ما خالف العامّة» یا «ما وافق الکتاب» یا «ما اشتهر بین أصحابک»، تا برسد به «اذاً فتخیّر» که مخیّر باشد بین طرح یکی و اخذ یکی دیگر، که فی الجمله در نظر، اولویت از جهتی از جهات داشته باشد.
[۵] و چون می‌دانم این امور را کاملاً مستحضر هستید، از باب تذکار معروض داشتم «لیطمئنّ قلبی بکم انشاء الله».
و بر شما باد به احتیاط در دین و امور مسلمین.
و همیشه خدا را حاضر و ناظر بر خود بدان.
و تمام اقوال و افعال، بلکه خیالات باطنی خود را مواظب باشید از آنکه مبادا بر خلاف رضای خدا و رسول و امام عصر واقع شود، العیاذ بالله.
و خیلی احتراز کنید از اکل حرام که در فساد ذریّه هم دخیل است.
دوشنبه ۱۰ دي ۱۳۹۷ ساعت ۹:۱۳