[91]

متن: ... و لمّا وجب للقابلین اجور المبتلین
ترجمه: ... مزد گرفتاران بر کسانی که پذیرفته بودند واجب نمی‌شد
پیشنهاد: اجر آزمودگان سزاوار کسانی که به آنها روی آوردند، نمی‌شد
نکته: 1. مزد و اجر شاید در لغت مانند هم باشند، ولی معمولاً اجر در موارد معنوی و مزد در موارد مادی به کار می‌رود. 2. ابتلاء در اصل به معنای آزمودن است. شاید از آن روی که مردم در زمان گرفتاری بیشتر احساس امتحان می‌کنند، ابتلاء مترادف با گرفتاری شده، وگرنه در زمان هجوم نعمت نیز امتحان می‌شوند. 3. کلمۀ واجب در ذهن‌ها معمولاً وجوب شرعی را تداعی می‌کند نه شایستگی و سزاواری را. لذا فقط در چنان جاهایی به کار رود.

[92]

متن: حتّی صرّح علیه السلام بقوله: ... .
ترجمه: تا این که حضرتش علیه السلام با فرموده‌اش تصریح می‌فرماید: ...
پیشنهاد: در ادامه، حضرتش علیه السلام این سخن را آشکارا بیان می‌دارد: ...
نکته: کلیشه‌ها در نگارش مانند تکیه کلام‌ها در گفتار است، که خواننده و شنونده را می‌آزارد. نویسنده و گوینده باید از آنها بپرهیزد، بلکه باید آنها را بشکند و مراد خود را به عبارتهای متفاوت بیان کند.

[93]

متن: کلّ شیء ذلّ فقد سجد
ترجمه: هر چیزی که ذلیل شود به سجده می‌افتد
پیشنهاد: هر آنچه رام شود، سجده می‌کند.
نکته: کلمۀ "ذلّ" در برابر کلمۀ "صعب" قرار دارد، به معنای رام شدن در برابر مقاومت کردن. رام شدن، غالباً از سرِ پذیرش قلبی است که بار مثبت دارد و با ذلّت به معنی شکست پذیری – که بار آن منفی است – تفاوت دارد. این تفاوت باید خود را در کاربرد واژه‌ها نشان دهد، وگرنه ما به دست خود به کار "شبهه زایی" افتاده‌ایم و باید پس از آن به شبهه زدایی مشغول شویم؛ چنانکه بخشی از شبهه زدایی‌های ما به همین دلیل ضرورت می‌یابد.

[94]

متن: بحث و تتمیم [یکی از عنوانهای نوشتار است]
ترجمه: بحث و به پایان رساندن
پیشنهاد: تحقیق و تتمیم
نکته: یکی از هنرهای ترجمه، این است که مترجم در برابر یک کلمه، فقط یک کلمه پیدا کند که مرادش را برساند، نه بیشتر. گاهی این کار با استفاده ازهمان کلمه انجام می‌شود. در این صورت تکرار آن کلمه، گزینۀ خوبی است و نباید از آن گریخت.

[95]

متن: فی الاحتجاج فی ذکر مناظرة النبی صلی الله علیه و آله مع من خالف الاسلام و غیره ...
ترجمه: در احتجاج در مناظرۀ پیامبر صلی الله علیه و آله با کسی که با اسلام مخالفت می‌کند و غیر از آنان ...
پیشنهاد: طبرسی ضمن مناظرۀ پیامبر صلی الله علیه و آله با مخالفان اسلام و دیگران روایت می‌کند ...
نکته: 1. مراد از کلمۀ "مَن" در زبان عربی، گاهی مفرد است و گاه جمع. باید به قرائن مختلف فهمید. مگر مخالفت با اسلام منحصر به یک نفر بوده یا پیامبر فقط با یک نفر مخالف اسلام مناظره داشته است؟ 2. درازنویسی درست نیست. این اصل طلایی نباید یک لحظه از نظر نویسنده/مترجم دور شود.

[96]

متن: انّما کان آدم قبلة لهم
ترجمه: جز این نیست که آدم برایشان قبله‌ای بود.
پیشنهاد: آدم برای آنها فقط قبله‌ای بود.
نکته: 1. گریز از ترجمۀ کلیشه‌ای "انّما" را در پیشنهاد ببینید. 2. به جای "برایشان" (که می‌توان با افتادن یک فاصله، "بر ایشان" نیز خواند) نوشتم: برای آنها. 3. چرا "فقط" پیشنهاد شد نه "تنها"؟ کمی بیندیشید و بر اساس کژتابی که می‌توانست پدید آورد، به خودتان پاسخ دهید.

[97]

متن: اثبات تحریم السجدة لغیره تعالی
ترجمه: ثابت کردن حرام بودن سجده برای غیر خداوند متعال
پیشنهاد: اثبات حرمت سجده برای غیر خدای تعالی.
نکته: کیست که معنای کلماتی مانند اثبات و حرمت را نفهمد؟ و کیست که چنان جملۀ کشداری را بهتر و روانتر از جمله‌ای کوتاه بداند؟

[98]

متن: لابدّ فی تحقّق عبادیّتها أن یؤتی بقصد أمرها
ترجمه: ناگزیر در محقق شدن عبادت بودنش است که به قصد فرمانش انجام پذیرد
پیشنهاد: برای آنکه عبادت بودن آن تحقق یابد، حتماً باید به قصد انجام امر الهی انجام شود.
نکته: "بارها گفته‌ام و بار دگر می‌گویم" که «خوش خوان» بودنِ یک متن، هدفی است که پدیدآور، باید همدوش و همزمان با «صحیح نویسی» در نظر بگیرد. اگر پدید آور (مؤلف یا مترجم) توانست با یک بار نوشتن جمله به هر دو هدف برسد، چه بهتر. وگرنه می‌تواند در دو مرحله عمل کند: ابتدا صحیح نویسی؛ و پس از ان بازنگری و بازنگاری به قصد «زیبا و خوش خوان کردنِ متن».

[99]

متن: من الظالمین؛ أي: الظالمین علی أنفسهم بحرمانهم عن محلّ النّعیم لمخالفة أمر الله تبارک و تعالی
ترجمه: یعنی: ستم ستمگران بر خودشان با محروم ماندن از جایگاه خوشگذرانی به جهت مخالفت با فرمان خداوند تبارک و تعالی
پیشنهاد: یعنی: در آن صورت، از ستمگران بر خودشان خواهید شد؛ کسانی که به جهت مخالفت با اوامر خداوند تبارک و تعالی از جایگاه نعمت الهی محروم شده‌اند.
نکته: 1. تتابع اضافات، جمله را چنان کشدار کرده است که فهم آن خود نیاز به رایانه‌ای دارد ... 2. از کجا رسیدید به اینکه "نعیم" را "خوشگذرانی" معنا کنید؟ نعیم الهی کجا و خوشگذرانی دنیایی کجا؟

[100]

متن: و فیه إشارة إلی أنّ المنع تحریمیّ
ترجمه: در این اشاره‌ای است به این که منعِ حرام بودن می‌باشد
پیشنهاد: این جمله نشان می‌دهد که مراد از نهی، منع تحریمی است.
نکته: وقتی مفهوم فدای لفظ شود و ادای معانی پیش پای "قراردادِ نانوشته با واژه ها" قربانی شود، به چنین جمله‌ای می‌رسیم که می‌بینید.
چهارشنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۷:۰۳