[111]
متن: أمر و تذکّر بعدم جواز إهمال التعبّد و عدم جواز التسامح و التساهل في ساحة قدسه جلّ ثناؤه.
ترجمه: فرمان و یادآوری جایز نبودن کوتاهی کردن در بندگی، سهل انگاری و آسان گرفتن در بارگاه قدس الهی.
پیشنهاد: یادآوری و امر می‌کند به این که کوتاهی در بندگی، سهل انگاری و سرسری گرفتن در بارگاه قدس الهی – جلّ ثناؤه – روا نیست.
نکته: مترجم تا چه اندازه حق دارد که خوانندۀ بیچاره را مانند برده و اسیر به دنبال واژه‌های خود بکشاند و او را به بازخوانیِ چندبارۀ یک جمله وادارد تا خوانندۀ اسیر، به معنایی برسد یا نرسد؟

[112]
متن: بعد التأمّل في هذه الروایات و ما في معناها من الروایات الأخر ...
ترجمه: با تأمّل و درنگ در این روایتها و معناهایی که در دیگر روایتها وجود دارد ...
پیشنهاد: با نظر به این روایتها و دیگر احادیث که به این مضمون رسیده، ...
نکته: به جایگاه نحوی عبارت «ما فی معناها» درست دقت کنید تا تفاوت دو جمله را بیابید.

[113]
متن: یشکل الاستدلال بالآیة علی أنّ الکفّار مکلّفون بالفروع کما أنّهم مکلّفون بالأصول
ترجمه: استدلال به این آیۀ مبارکه این اشکال را پیش می‌آورد که همانا کافران به انجام فروع همانند اصول تکلیف دارند.
پیشنهاد: استدلال به این آیه بر این مطلب که کافران به انجام فروع همانند اصول تکلیف دارند، دشوار است.
نکته: 1. به ترجمه دقیق بنگرید. کدام مطلب اشکال دارد؟ کسی که جمله را نفهمیده، چگونه به خود اجازه می‌دهد ترجمه کند؟ 2. مترجم میان «أنّ» به فتح همزۀ آغازین و «إنّ» به کسر همزۀ آغازین خلط کرده و در ترجمه‌اش جملات گسیخته و گسسته‌اند.

[114]
متن: فکفرهم (یعنی: الیهود) بالقرآن لیس علی حدّ کفر غیرهم من الأعراب الساکنین بالحجاز و نواحیها.
ترجمه: لذا کفرورزی آنان به قرآن به اندازۀ کفر غیرشان از عربهای ساکن حجاز و پیرامون آن نمی‌باشد.
پیشنهاد: بدین روی کفر یهود نسبت به قرآن، به اندازۀ کفر دیگران یعنی روستاییان و بادیه نشینان حجاز و پیرامون آن نیست.
نکته: کلمۀ «الاعراب» به معنای عرب (مقبال عجم) نیست، بلکه به معنای بادیه نشین (در برابر شهرنشین) است. در آیۀ قرآن نیز همین گونه است: «الاعراب اشدّ کفراً و نفاقاً» که گاهی به غلط به عنوان نژاد عرب معنا می‌شود، در حالی که قرآن با هیچ نژادی سرِ ستیز ندارد.

[115]
متن: الظاهر من کلمات اللغویین و الفقهاء أنّ ...
ترجمه: آنچه از گفته‌های زبان شناسان و فقها ظاهر می‌شود همانا ...
پیشنهاد: از گفته‌های دانشمندان لغت شناس و فقیه بر می‌آید که ...
نکته: 1. لغت شناسی به معنای سنتی آن با زبانشناسی به معنای جدید آن، تفاوت دارد. اینجا دانشمندانی مورد نظر اند که کتاب لغت نوشته‌اند. 2. به کوتاه کردن جمله در شکل پیشنهادی توجه کنید. ریخت و پاش در کاربرد واژه‌ها پسندیده نیست.

[116]
متن: فیصیر هذا الفرد المحدود بالحدود و القیود مصادقة المعنی اللغوي من أفراد العامّ و المطلق بالحقیقة
ترجمه: این شخص محدود به حدود و قیدها در حقیقت تصدیق معنی لغوی نسبت به مطلق و عموم افراد می‌باشد.
پیشنهاد: پس این مصداق خاصّ محدود به حدود و قیدها می‌شود، تا معنای لغوی با مصادیق عامّ و مطلق به حقیقت صدق کند.
نکته: کلمۀ «فرد» در کاربرد امروز فارسی زبانان به معنای «شخص» است؛ ولی این جملۀ متن در فضای علم منطق است که در آن، «فرد» یعنی مصداق. همین تغییر معنا، سرنوشت جمله را عوض می‌کند.

[117]
متن: قال فی لسان العرب: الرکوع: الخضوع. عن ثعلب. رکع یرکع ...
ترجمه: در لسان العرب گوید: الرکوع: الخضوع. از ثعلب است: رکع یرکع ...
پیشنهاد: ابن منظور گوید: ثعلب گفته: الرکوع یعنی: الخضوع. رکع یرکع ...
نکته: ناآشنایی با ساختار یک کتاب مرجع سبب می‌شود که پدیدآور یک کتاب، کلام کسی را به دیگری نسبت دهد. در اینجا جملۀ اول، کلام ثعلب است و جملۀ دوم، کلام فردی دیگر. ولی مترجم گرامی بدون دقت عمل کرده است.

[118]
متن: الاستعانة طلب العیون و التأیید ...
ترجمه: الاستعانة یعنی درخواست ذات اشیاء و تأیید ...
پیشنهاد: استعانت یعنی درخواست کمک و تأیید ...
نکته: اگر مترجم کمی در متن دقت می‌کرد، می‌دید که کلمۀ «العیون» در اینجا خطای چاپی است و «العون» صحیح است. مترجم نباید متنی را که در دست ترجمه دارد، وحی مطلق پندارد؛ چنانکه نباید در آن تصرّف بیجا کند. وحی پنداریِ متن سبب شده آن را طبق «العیون» ترجمه کند و عبارتی نامفهوم بنویسد.

[119]
متن: قرناً بعد قرن
ترجمه: قرن بعد از قرن
پیشنهاد: نسل به نسل
نکته: «قرن» در لغت به معنای یک برهۀ زمانی است که مدت آن در دوره‌های مختلف تاریخی تفاوت می‌یابد. امروزه آن را «صد سال» می‌دانند، ولی این تنها معنای «قرن» نیست. در متن مورد نقل، معنای «نسل» مورد نظر است، چنانکه در حدیث مربوط به حضرت زهرا سلام الله علیها آمده که امام صادق علیه السلام فرمود: «فاطمة هي الصدیقة الکبری و علی معرفتها دارت القرون الأولی» ظاهراً مراد، امتهای پیشین است.

[120]
متن: شرع مستقیم
ترجمه: شرعی مستقیم
پیشنهاد: شریعتی استوار
نکته: معنای مصطلح کلمۀ مستقیم مفهومی در برابر «کج» است، ولی معنای اصلی و صحیح آن «استوار» در برابر «نااستوار» (مانند حق در برابر باطل) است. لذا «صراط مستقیم» که در سورۀ حمد آمده، مترادف است با عبارت «الصراط الأقوم» که در زیارت جامعه آمده است. فروافتادن به معنای مصطلح، همان است که احمد صبحی منصور پژوهشگر مصری معاصر نیز گرفتار آن شده و گفته صراط مستقیم بهترین راه برای رسیدن به خدا است چون کوتاه ترین فاصله بین دو نقطه راه راست است. مترجم باید این دقت را بکار برد تا در دام نخستین معنایی که به ذهن می‌رسد اسیر نشود.
دوشنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۸:۳۵