1. پذیرش و گزارش فضائل اهل بیت، یکی از روشن ترین جلوه گاه‌های تقریب اهالی اقالیم قبله است. مناقب بلند علوی در آستانی بلند جای دارند که هیچ انسان منصفی از هر دین و مذهب و گرایشی نمی‌تواند نادیده گیرد، چه رسد به مسلمانانی که قرآن و کلام پیامبر را به عنوان وحی آسمانی پذیرفته‌اند و وظیفۀ خود می‌دانند که به آن گردن نهند.
2. محقق کتاب شناس فقید مرحوم استاد سید عبدالعزیز طباطبایی یزدی در کتاب «اهل البیت فی المکتبة العربیة» بیش از هشتصد کتاب را شناسانده که دانشوران اهل تسنن در بارۀ مناقب اهل بیت نوشته‌اند؛ کتابهایی که فقط تک نگاشته است و فقط به زبان عربی است. آن هم تا زمان نگارش آن کتاب که حدود سی سال پیش است.
اگر منابع مشتمل (بخش‌های مربوط به اهل بیت، از کتابهای دیگر)، منابع به زبانهای دیگر، کتابهای منتشر شده و نسخه‌های خطی شناخته شده طی سی سال اخیر، مقالات و پژوهش‌های دانشگاهی، مقالات منتشر شده در فضای مجازی، منابع غیر مکتوب مانند منابع صوتی و تصویری و ... را بر این آمار بیفزاییم، به یقین به هزاران منبع در این زمینه دست می‌یابیم.
3. استاد فقید سید محمد طاهر هاشمی شافعی (1294 – 1370) از دانشوران سنندج بود که علاوه بر علوم دینی، به علم ادبیات فارسی و عربی و هنر خوشنویسی آراسته بود. از وی علاوه بر نُه کتاب تألیفی، پنج مورد کتابت بر جای مانده، از جمله کتابت قرآن کریم و صحیفه سجادیه که شاهدی روشن بر این مدعا است. مصاحبه مفصل مجله کیهان فرهنگی (شماره 26، اردیبهشت 1365) با ایشان گویای جنبه‌های مختلف زندگی علمی اوست.
4. کتاب مناقب اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، یکی از آثار گرانقدر استاد هاشمی شافعی است که در سال 1368 نگارش آن را به پایان رسانده و به اهتمام و مقدمه سید ناصر حسینی میبدی توسط بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی در سال 1378 منتشر شده است. این کتاب گزینه‌ای است در بارۀ دوازده امام، از صد و سی و دو منبع معتبر تسنن، مانند: اسدالغابة، الاستیعاب، الاصابة، تاریخ خطیب، شواهد النبوة، الصواعق المحرقة، طبقات شعرانی و ....
نویسنده متن‌های عربی منقول از آن کتابها را همراه با ترجمۀ فارسی آنها که گاه با توضیح مختصری همراه است، آورده و به خط زیبای خودش نگاشته و کتاب به همان خط زیبا چاپ شده است.
5. از آنجا که ترجمۀ فارسی احادیث و منقولات عربی به قلم و خط نویسنده منتشر شده، می‌تواند نمونۀ گویایی باشد از رویکرد علمای منصف اهل تسنن به فضائل و مناقب اهل بیت، خصوصا در مواردی که می‌توان یک واژه را به الفاظ مختلف برگرداند و همین تفاوت ترجمه‌ها سبب اختلاف در فهم معنای حدیث می‌شود. از باب نمونه، در حدیث غدیر (من کنت مولاه فعلی مولاه) در برابر کلمۀ "مولی" معادل‌های مختلف آورده‌اند؛ اما نویسنده، آن را به واژۀ "سرپرست" معنا کرده و نظر صریح خود را بیان داشته که سرپرستی امام علی در شئون دین و دنیا است. (مناقب اهل بیت، ص 16).
6. نویسنده دو فصل مفصل (حدود صد و سی صفحه) را به مناقب اهل بیت بطور کلی اختصاص داده که بخش عمده‌ای از آن فضائل امام علی است. اما بجز آن در دو فصل، اختصاصا به فضائل علوی می‌پردازد که در مجموع، حدود 90 حدیث نقل کرده است.
7. برای رعایت اختصار این یادداشت، تنها خلاصۀ مضمون برخی از این روایات در این مجال نقل می‌شود و خوانندگان ارجمند را به متن این کتاب گرامی ارجاع می‌دهد.
بر اساس این دو فصل، امیرالمؤمنین علیه السلام بر اساس احادیث نبوی چنین جایگاهی دارد: دوستدار و محبوب خدا و رسول، پیروزمند خیبر، سرپرست مؤمنان، سرور عرب، محبوب مؤمنان، دروازۀ شهر دانش، همراه همارۀ قرآن، تنهای شهید، پیشوای نیکان، پناهگاه باورداران به دین و ...
بزرگ مردی که یاد او و نظر به او عبادت است، بر اساس تأویل قرآن با منافقان می‌جنگد، دودمان پیامبر از نسل اوست، محبت او سرلوحۀ نامۀ عمل هر فرد اهل ایمان است، دشمنی با او شاخص شناخت نفاق است و ...
8. از فواید جنبی کتاب، دیدگاه برخی از دانشوران اهل تسنن است، که ذیل احادیث فضائل آورده‌اند. از جمله اینکه:
الف. بیهقی ذیل شعری که از امام علی نقل شده (با مطلع: محمد النبی اخی و صنوی ...) می‌نویسد: «هر کس نسبت به علی علیه السلام دارای سستی و کوتاهی و قصور باشد، بر او واجب است این اشعار را حفظ کند تا مفاخر او در اسلام را بداند» (مناقب اهل بیت ... ص 134).
ب.حدیث غدیر را سی تن از صحابه روایت کرده‌اند که بسیاری از طرق نقل آن صحیح یا حسن است. (ص 105)
ج.ذیل حدیثی که امام علی را «باب حطّه در این امت» توصیف می‌کند، نویسنده این واژۀ قرآنی را بر اساس پیشینۀ آن در میان بنی اسرائیل توضیح می‌دهد، به گونه‌ای که نقش کلیدی این عبارت در آموزه‌های دینی روشن شود. (ص 127).
9. نویسنده در پایان، حالت معنوی خود در حین نگارش کتاب را با عباراتی شورانگیز چنین می‌نگارد: «اگر بخواهم لذتهای روحی و فیوضات و برکات و جذبات و سرور و شوق و شور و حالاتی را که در اثناء تألیف این کتاب مستطاب به این فقیر مذنب ارزانی می‌شد، باز گویم، الحق بیان و بنان از تقریر و تحریر کیفیت‌های روحی و معنوی و عرفانی عاجز است. حق سبحانه و تعالی آن نعمت را بر این اضعف احقر، مداوم داراد، بمنه و سعة فضله» (مناقب اهل بیت ... ص 455).
10. این یادداشت را با اشاره‌ای به فصل مناقب امام مهدی به پایان می‌برم. (مناقب اهل بیت ... ص 269 تا 318). در این فصل، مطالب مهمی در بارۀ آن حضرت آمده است، از جمله:
الف. سخن ابوالحسین آبری (از عالمان پیشکسوت شافعی) نقل شده که احادیث مربوط به مهدی را متواتر دانسته است. (همان، ص 276 و 285).
ب. سخن عبدالرحمن جامی از نسخۀ خطی کتاب «شواهد النبوة» که تولد امام عصر را به سال 256 دانسته و گزارشی جامع از سالهای آغازین زندگی حضرتش داده است. همچنین توجه آن امام همام به اسماعیل حلّی که سبب شفای او به اذن خدا شد. (همان، ص 286 تا 292).
ج. سخن شبلنجی در نور الابصار و گنجی شافعی در کتاب البیان، در اثبات طول عمر امام مهدی بر اساس قرآن (همان، ص 295 تا 297).
روزنامه ایران، پنج شنبه 15 اسفند 1398، ویژه نامه امیرالمؤمنین علیه السلام
پنجشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۵۷