[1]
کتاب جامع الشروح و الحواشی کتابی است در سه مجلد، جمعاً بیش از 2170 صفحه، که المجمع الثقافی در ابوظبی به سال 1425 ق./ 2004 م. منتشر کرده و نسخۀ الکترونیک آن اخیراً به دست نگارندۀ سطور رسیده است.
این کتاب، فهرستی از منابع وابسته به کتابهای اصلی است که ذیل چند عنوان آمده است: شرح، حاشیه، حاشیة الحاشیة، تقریر، مختصر، نظم المتن، تخریج الاحادیث، تخریج الشعر أو الشواهد، موارد دیگر.
نیز مصادر یادشده را به شکل مخطوط یا مطبوع مشخص کرده و از عناوین ارجاعی غفلت نکرده و برای موارد یادشده رموز اختصاری معیّن کرده است.
نویسنده کتاب، عبدالله محمد الجشی است که بر اساس فهرست آثارش (تا زمان نشر این کتاب یعنی سال 2004) 27 کتاب تألیفی و تحقیق 49 متن در کارنامه اش دارد و 26 کتاب با توصیف «تحت الطبع» برایش برشمرده اند. این مجموعه (بیش از صد کتاب) نشان میدهد که با نویسنده ای پرکار روبروییم.
[2]
وقتی کتابی در طلیعۀ هزارۀ سوم ادّعای آن دارد که فهرست شروح و حواشی را آن هم با صفت «جامع» در بر دارد، قاعدتاً انتظار میرود که:
الف. با استقصاء کامل در انواع منابع مانند فهارس مخطوطات، منابع کتابشناسی، بانکهای اطلاعاتی و... بیشترین تعداد عناوین را ذیل یک کتاب اصلی پوشش دهد.
ب. بدون سوگیری در مورد عقاید صاحبان کتابهای اصلی یا شروح و حواشی اطلاعات مورد نظر را منعکس کند.
ج. و اگر یکی از این دو شرط را نتواند یا نخواهد رعایت کند، صادقانه به جای کلمۀ جامع، کلمه ای مانند منتخب را به کار گیرد؛ آن هم با اعلام ضوابط انتخاب، تا تکلیف خود را با خود و دیگران معین کرده باشد.
اگر هیچ یک از این سه شرط را پاس ندارد، اشکال روش شناختی جدی بر کتاب وارد است و جایگاه اخلاقی خود را از دست میدهد.
اینک به عنوان مشتی نمونۀ خروار ببینیم این کتاب جامع چه وضعی دارد.
[3]
محض نمونه به شش عنوان از آثار شیعی رجوع شد که به این نتایج رسیدیم:
1.ذیل صحیفه سجادیه در کمتر از یک صفحه، فقط هشت کتاب معرفی کرده، که همه از کتاب الذریعه ج 13 ص 345 – 350 انتخاب شده است. (جامع الشروح... ج 2 ص 1140).
2.ذیل نهج البلاغه، در ده صفحه، تعداد معدودی کتاب فقط از الذریعه ج 14، هدیة العارفین و بروکلمان معرفی کرده است. (جامع الشروح... ج 3 ص 2040 – 2050).
جالب این که در معرفی نهج البلاغه، به چند جمله از کشف الظنون بسنده کرده که به نقل از ابن خلکان و ذهبی تشکیک های جدی در مورد مؤلف آن و انتسابش به امیرالمؤمنین علیه السلام وارد میسازد؛ اشکالهایی که سید هبة الدین شهرستانی و امتیازعلی خان عرشی در تک نگاری های خود و آقابزرگ تهرانی ضمن موسوعۀ الذریعه به آنها پاسخ گفته اند، ولی جشی آن منابع را ندیده و فقط اشکالها را نقل کرده است.
3. ذیل کافی کلینی در کمتر از یک صفحه، فقط 6 کتاب آنهم از ذریعه ج 14 ص 26 – 28 میآورد. (جامع... ج 2 ص 1407).
4. ذیل تهذیب الاحکام شیخ طوسی در کمتر از دو صفحه، فقط 9 شرح از ذریعه ج 13 ص 157 – 159 میآورد. (جامع... 1 ص 683 – 684).
5. ذیل استبصار طوسی در کمتر از یک صفحه، تنها 11 عنوان از ذریعه ج 13 ص 83 – 87 آورده است. ضمنا مصحح کتاب را به نام «حسن الموسوی الخراسانی» نامیده و نتوانسته نام «الخرسان» را صحیح بنویسد. (جامع... 1 ص 168).
6. ذیل شرایع الاسلام محقق حلی در کمتر از دو صفحه، تنها 11 شرح از ذریعه ج 13 ص 318 – 322 آورده است. (جامع... ج 2 ص 1085 – 1086).
[4]
برای اینکه بتوان به مقایسه ای گویا دست زد، به مدخل صحیح مسلم مینگریم که تحت عنوان مسلم آورده است. در این مدخل که 23 صفحه دارد (جامع... ج 3 ص 1672 – 1695)، بر اساس دهها منبع کتابشناسی و فهرست مخطوطات، صدها کتاب یاد میکند.
همین ماجرا ذیل بخاری (جامع... ج 1 ص 396 – 438) دیده میشود، یعنی 42 صفحه، مانند آنچه در مورد مسلم گفته شد. و این یعنی نقض شرط عدم سوگیری.
اگر فرصتی مبسوط در اختیار نگارنده سطور میبود، دامنۀ این مقایسه را بهتر میتوانست بگستراند؛ به ویژه از جنبۀ کیفی یعنی مقایسۀ درونمایۀ این معرفی ها؛ ولی: در خانه اگر کس است، یک حرف بس است.
سخن را روی با صاحبدلان است.
اینک قضاوت با اهل تحقیق است که ارزش علمی کتاب جشی و میزان اعتماد به ادعای جامعیت کتابش را در بوتۀ نقد بنهند و صحّت آن را بسنجند.
و آخر دعوانا أن الحمد لله ربّ العالمین.
سه شنبه ۱۸ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۱۷
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .