آخرین نوشته ها
آمار بازدید
بازدیدکنندگان تا کنون : ۱۰۸٫۵۹۸ نفر
بازدیدکنندگان امروز : ۳ نفر
تعداد یادداشت ها : ۱۹۸
بازدید از این یادداشت : ۴۹۱

پر بازدیدترین یادداشت ها :
اشاره
موضوع این یادداشت، مروری بسیار سریع است بر کتابی که محدثان زیدی در باب حکمت‌های علوی از طریق عبدالعظیم حسنی از امام جواد علیه السلام روایت کرده‌اند. این کتاب در سالهای اخیر، به دست استاد محمد عافی خراسانی تحقیق شده و دار الحدیث آن را منتشر کرده است.
چند نکته مقدماتی
1.در بارۀ جناب عبدالعظیم حسنی از دو منظر می‌توان نگریست: یکی شخصیتی مورد احترام و اعتنای عموم مردم، که از این جهت در فرهنگ عامّه و در جغرافیای دینداری مردم جایگاهی خاصّ دارد. دوم از نظر جایگاه علمی و یادگارهای حدیثی ایشان که بدین لحاظ، مورد توجّه خواصّ بوده و هست.
سخن در این یادداشت، جنبۀ دوم است، بدون اینکه جنبۀ اول انکار یا نادیده گرفته شود.
2. در جنبۀ علمی یکی از مهمترین منابع مرتبط با جناب عبدالعظیم، کتاب ارزشمند «مسند عبدالعطیم الحسنی» پژوهش و نگارش محقق فقید مرحوم استاد عزیز الله عطاردی است که پس از گذشت نیم قرن از تألیف و نشر، هنوز خوش می‌درخشد.
در این کتاب، پس از شرح حال جناب عبدالعظیم، حدود 80 حدیث که در منابع شیعه امامیه از طریق ایشان روایت شده، تدوین شده است.
3. کتابی که در این نوشتار مورد بحث است، نزدیک به صد حدیث دیگر آورده که محدثان زیدی از جناب عبدالعظیم از امام جواد علیه السلام روایت کرده‌اند. این روایات در کتاب آقای عطاردی نیامده، چون ایشان این کتاب را در آن زمان ندیده و حتی نامش را نشنیده بود.
4. البته باید تذکر داد که احادیثی که در کتاب آقای عطاردی آمده، شامل حقایق ناب در امر امامت است که «نظام دین و زمام امور مسلمین» است. در حالی که احادیث کتاب نویافته، عمدتاً در باب اخلاق است.
ولی به هر حال، می‌تواند برای تکمیل آن مسند، از آن استفاده شود.
5. کتاب دیگر مرحوم عطاردی «مسند الامام الجواد علیه السلام» است که در اینجا مورد توجه قرار می‌گیرد. روایات کتاب زیدی نویافته در آن منبع هم نیست. به همان دلیل که گفته شد. لذا این کتاب برای تکمیل و استدراک منابع مربوط به حضرت جواد الائمه، از جمله کتاب آقای عطاردی نیز می‌تواند مفید باشد.
مروری بر متن کتاب
1.محقق در مقدمه‌ای درازدامن، در بارۀ کتاب، از جهت کتابشناسی و نسخه شناسی سخن می‌گوید. از جمله در باب مطالب زیر:
*شرح حال راویان این کتاب، از قرن ششم تا قرن سوم که زمان جناب عبدالعظیم است.
*پاسخ به این سؤال که آیا این کتاب، همان کتاب «خطب امیرالمؤمنین علیه السلام» است که در شمار آثار عبدالعظیم یاد شده یا کتابی دیگر است؟
*ارتباط بین این کتاب با منقولات اربلی در کشف الغمّة از کتاب معالم العترة نوشته عبدالعزیز جنابذی (گنابادی) (524 – 611) و ارتباط این دو، با تاریخ بغداد.
*معرفی کتاب، از جهت نسخه شناسی، شناساندن نسخۀ خطی کتاب در مؤسسۀ امام زید بن علی در صنعاء یمن که ضمن یک مجموعه رسائل بوده است.
*تصحیف‌هایی که در نگارش کتاب رخ داده و اشاره به 16 مورد آنها.
* تبیین روش تخریج و تحقیق کتاب، از نظر مشابه یابی و مضمون یابی، به گونه‌ای که در جهت اشاره به منابع دیگر برای هر حدیث، به منابع متقدم بسنده شده و کمتر به منابع بعدی اشاره شده است.
در این تخریج، به منابع متنوع شیعی و سنی رجوع شده که گاهی با اشاره به نام گرامی امیر مؤمنان علیه السلام و گاهی بدون اشاره به نام حضرتش این مضامین را نقل کرده‌اند.
2. در مرور متن اصلی کتاب چند نکته قابل ذکر است:
*این کتاب 97 حدیث در بر دارد، عمدتاً در مضامین اخلاقی که نیاز همارۀ آدمیان در هر زمان و هر مکان است تا به زیست بهینه دست یابند. و چه کسی بهتر از خاندان وحی و عصمت که این حقایق را به مردم بیاموزند؟ آنها که بیش از سخن و پیش از کلام محض، به زبان عمل با مردم سخن گفتند.
*برخی از این احادیث، مفصل است و در دل آن، چندین حدیث می‌توان یافت. مانند حدیث 40 ص 82 و 83. یا حدیث 28 ص 77 و 78.
بجز این موارد، دیگر احادیث را باید در شمار «قصار الحکم» یاد کرد.
*محقق چند پیوست به کتاب افزوده است در بارۀ مطالبی که در منابع دیگر به همین طریق و شیوه روایت شده است.
در یک پیوست، حدیثی می‌خوانیم که شیخ صدوق در کتاب امالی، 16 جملۀ کوتاه و کلیدی نقل می‌کند. پیوست دیگر، حدیثی از امالی شیخ طوسی و پیوست سوم، حدیثی مشترک میان امالی طوسی (از شیعه) و امالی خمیس (سنی) است.
*کتاب با مقدمات و افزوده‌ها و فهارس، 131 صفحه دارد و در تحقیق آن، 257 منبع از آثار دانشوران شیعه و سنی و زیدی مورد رجوع بوده‌اند.
*محقق، علاوه بر معرفی منابع تحقیق، از سایت کتابشناسی ایران 1
Www. Lib.ir
نیز یاد و تشکر کرده است. این گونه سپاس گزاری از سایت‌های علمی معمولاً در پژوهش‌ها دیده نمی‌شود. لذا توجه به این بایسته، جای تقدیر دارد.
سخن آخر
این همه گفتار نورانی برای دستیابی به باور و عمل است، گوهر گمشده‌ای که زندگی ما سخت به آن نیاز دارد.
هنوز این حقیقت را چندان جدی نگرفته‌ایم که در زندگی مدعیان دین، خصوصاً متولیان امور دینی، هر چه فاصله میان سخن و ادعا با عمل، بیشتر باشد، سخن گفتن بیشتر، نه تنها به ایمان خودشان و دیگران نمی‌انجامد، بلکه دین گریزیِ افزون تر را در پی دارد، که گاه به دین ستیزی نیز می‌رسد.
این تذکر را ابتدا برای هشدار به خودم می‌گویم، آنگاه به دوستان هدیه می‌کنم، که آیات آغازین سورۀ صف باید خواب را از چشمان ما برباید، مبادا با تحقیق و چاپ یک کتاب، وظیفۀ خود را در برابر آن تمام شده پنداریم. خداوند حکیم در سورۀ صف می‌فرماید:
«کبر مقتا عند الله أن تقولوا ما لا تفعلون».
در واقع باید با تمام وجود به این باور برسیم که تحقیق یا تألیف چنین کتابهایی، «پایان سخن و آغاز راه» است، راهی دراز که از «جامعۀ آلودۀ موجود» آغاز می‌شود و باید به سوی «جامعۀ نورانی موعود» حرکت کند.
اگر برنامه‌ای برای حرکت در این مسیر الهی در نظر داشته باشیم، می‌توان امید داشت که به زندگی آرمانی «بلدة طیّبة و ربّ غفور» برسیم. وگرنه همچنان حرکت به قهقرا...
سر انجام، برای رسیدن به ارمانشهر مهدوی باید کلام آسمانی حضرت بقیة الله ارواحنا فداه را فرادید خود و دیگران بنهیم که فرمود:
« فَلْيَعْمَلْ‏ كُلُّ امْرِئٍ مِنْكُمْ بِمَا يَقْرُبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنَا وَ يَتَجَنَّب مَا يُدْنِيهِ مِنْ كَرَاهَتِنَا وَ سَخَطِنا» (الاحتجاج، ج 2 ص 498).
و الحمد لله أوّلاً و آخراً.

  • Www. Lib.ir
شنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۳۴
نظرات



نمایش ایمیل به مخاطبین





نمایش نظر در سایت