از دیدنیهای نمایشگاه کتاب تهران، یک سلسله کتاب بود که «سلسلۀ ماتم» نام دارد. این گروه کتابها – که تا کنون 18 عنوان در این سلسله چاپ شده – از منشورات مجمع ذخائر اسلامی است که به صورت چاپ عکسی از نسخههای خطی یا چاپ سنگی منتشر شدهاند. موضوع کلی آنها ادبیات آیینی است که به اعتبار غلبۀ ادبیات عاشورایی بر این جریان ادبی، نام سلسلۀ ماتم بر آن نهادهاند. در این فرصت، علاقمندان به این گونه مطالعات را به مرور این کتابها و استفاده از آنها فرامیخوانم. عناوین مربوط را از سایت ناشر، زیر عنوان منشورات سال 1394 میتوان یافت.
اما هدف از این یادداشت، معرفی یکی از کتابهای این سلسله است تا از سویی کمترین قدرشناسی از بانیان این اقدام خیر شده باشد و از سوی دیگر، با درونمایۀ این کتاب آشنا شویم که در مسیر مطالعات مربوط به یکی دو قرن اخیر، جایگاهی دارد.
کتاب «مجموعه قصاید و مراثی اهل بیت علیهم السلام» بازچاپ نسخهای چاپ سنگی مربوط به سال 1356 هجری قمری است که 116 صفحه دارد. و اصل آن در کتابخانه دانشگاه اصفهان نگهداری میشود. از انجامه کتاب برمیآید که به سعی و اهتمام و مؤونه حاج ابوالقاسم منصور همدانی فرزند حاج موسی به طبع رسیده است. طبعاً این مرحوم یکی از خادمان گمنام عرصۀ فرهنگ است که به این مناسبت، از او یاد میشود. روانش شاد و با اهل بیت نور محشور باد.
درونمایۀ کتاب در یک نگاه کلی گزیدهای است از اشعار چند فقیه قرن چهاردهم که در مدح و مرثیۀ اهل بیت سرودهاند. و به اعتبار سرایندگان قاعدتاً مضامین استوارتری نسبت به دیگر سرودهها را باید انتظار داشت.
اشعار شخصیتهای زیر در کتاب آمده است:
1.میرزا محمدتقی شیرازی (ص 3 – 56 و 98 و 108 – 110). چون عمدۀ محتوا، اشعار ایشان است، لذا عنوان اصلی کتاب به نام ایشان ثبت شده است. البته به قرینۀ رکابۀ صفحه 98 ظاهرا بین ص 98 و 99 یک یا چند برگ افتاده که باید در چاپهای بعدی این کتاب استدراک شود.
2.میرزا اسماعیل شیرازی (ص 56 – 69 و 110 - 114).
3.میرزا ابراهیم شیرازی (ص 69 - 86).
4.میرزا صادق (ص 87 – 88). آیا میرزا صادق تبریزی است یا دیگری؟ باید بررسی شود.
5.شیخ فضل الله نوری (ص 89 – 95).
6.میرزا حبیب الله خراسانی (ص 95 – 98).
7.شیخ محمد حسین اصفهانی (ص 99 – 107).
قصاید همه فارسی است بجز دو قصیده میرزا اسماعیل شیرازی (ص 110 – 114).
اهمیت این کتاب در آن است که بجز شیخ محمدحسین اصفهانی و میرزا حبیب خراسانی که دیوان مفصل آنها چاپ شده، از دیگر شخصیتهای یادشده فقط اشعاری پراکنده در منابع مختلف نقل شده است، مثلاً در الغدیر علامه امینی و بعضی از جنگهای مخطوط یا چاپ سنگیها که خود در شمار کتابهای خطی به شمار میروند.
بعلاوه در این دو مورد که دیوان آنها موجود است، باید دید که آیا نسبت اشعار نقل شده در این مجموعه با نسخه دیوان چیست؟ اشعار مرحوم اصفهانی در زمان حیاتش منتشر شدهاند، لذا این نسخه ارزش ویژهای دارد.
به هر حال، ارزش این گونه مجموعهها بر اهل آن پوشیده نیست و همین مقدار که بیان شد، در برابر خوانندگان این قلم انداز، از باب «زیره به کرمان بردن» بود که باید نگارنده را ببخشند.
از آن روی که این سطور در آستانۀ نیمۀ شعبان، میلاد گرامی امید انسان و پناه انسانیت در احیای عدالت، حضرت بقیة الله ارواحنا فداه منتشر میشود، بخشهایی از دو قصیدۀ مولودیۀ مرحوم آیة الله میرزا محمدتقی شیرازی (متوفی 1338 هجری قمری) در آستانۀ یکصدمین سالگرد ارتحال آن فقیه مجاهد، زیب دفتر میشود.
قصیدۀ اول (48 بیت) با این مطلع است:
اما هدف از این یادداشت، معرفی یکی از کتابهای این سلسله است تا از سویی کمترین قدرشناسی از بانیان این اقدام خیر شده باشد و از سوی دیگر، با درونمایۀ این کتاب آشنا شویم که در مسیر مطالعات مربوط به یکی دو قرن اخیر، جایگاهی دارد.
کتاب «مجموعه قصاید و مراثی اهل بیت علیهم السلام» بازچاپ نسخهای چاپ سنگی مربوط به سال 1356 هجری قمری است که 116 صفحه دارد. و اصل آن در کتابخانه دانشگاه اصفهان نگهداری میشود. از انجامه کتاب برمیآید که به سعی و اهتمام و مؤونه حاج ابوالقاسم منصور همدانی فرزند حاج موسی به طبع رسیده است. طبعاً این مرحوم یکی از خادمان گمنام عرصۀ فرهنگ است که به این مناسبت، از او یاد میشود. روانش شاد و با اهل بیت نور محشور باد.
درونمایۀ کتاب در یک نگاه کلی گزیدهای است از اشعار چند فقیه قرن چهاردهم که در مدح و مرثیۀ اهل بیت سرودهاند. و به اعتبار سرایندگان قاعدتاً مضامین استوارتری نسبت به دیگر سرودهها را باید انتظار داشت.
اشعار شخصیتهای زیر در کتاب آمده است:
1.میرزا محمدتقی شیرازی (ص 3 – 56 و 98 و 108 – 110). چون عمدۀ محتوا، اشعار ایشان است، لذا عنوان اصلی کتاب به نام ایشان ثبت شده است. البته به قرینۀ رکابۀ صفحه 98 ظاهرا بین ص 98 و 99 یک یا چند برگ افتاده که باید در چاپهای بعدی این کتاب استدراک شود.
2.میرزا اسماعیل شیرازی (ص 56 – 69 و 110 - 114).
3.میرزا ابراهیم شیرازی (ص 69 - 86).
4.میرزا صادق (ص 87 – 88). آیا میرزا صادق تبریزی است یا دیگری؟ باید بررسی شود.
5.شیخ فضل الله نوری (ص 89 – 95).
6.میرزا حبیب الله خراسانی (ص 95 – 98).
7.شیخ محمد حسین اصفهانی (ص 99 – 107).
قصاید همه فارسی است بجز دو قصیده میرزا اسماعیل شیرازی (ص 110 – 114).
اهمیت این کتاب در آن است که بجز شیخ محمدحسین اصفهانی و میرزا حبیب خراسانی که دیوان مفصل آنها چاپ شده، از دیگر شخصیتهای یادشده فقط اشعاری پراکنده در منابع مختلف نقل شده است، مثلاً در الغدیر علامه امینی و بعضی از جنگهای مخطوط یا چاپ سنگیها که خود در شمار کتابهای خطی به شمار میروند.
بعلاوه در این دو مورد که دیوان آنها موجود است، باید دید که آیا نسبت اشعار نقل شده در این مجموعه با نسخه دیوان چیست؟ اشعار مرحوم اصفهانی در زمان حیاتش منتشر شدهاند، لذا این نسخه ارزش ویژهای دارد.
به هر حال، ارزش این گونه مجموعهها بر اهل آن پوشیده نیست و همین مقدار که بیان شد، در برابر خوانندگان این قلم انداز، از باب «زیره به کرمان بردن» بود که باید نگارنده را ببخشند.
از آن روی که این سطور در آستانۀ نیمۀ شعبان، میلاد گرامی امید انسان و پناه انسانیت در احیای عدالت، حضرت بقیة الله ارواحنا فداه منتشر میشود، بخشهایی از دو قصیدۀ مولودیۀ مرحوم آیة الله میرزا محمدتقی شیرازی (متوفی 1338 هجری قمری) در آستانۀ یکصدمین سالگرد ارتحال آن فقیه مجاهد، زیب دفتر میشود.
قصیدۀ اول (48 بیت) با این مطلع است:
سرود خیل ملائک ز اوج هفت طبق
بشارت زهق الباطل است و جاء الحق
(ص 40 – 42)
در این قصیده غیبت امام عصر عجل الله تعالی فرجه را بدین سان به تصویر میکشد:
نهاد خازن کنز خفی ز درج شرف
به رسم ربح گرانمایه گوهری به طبق
نیافت چون ز بها درخورش خریداری
درون کنز خفی باز شد به حق ملحق
به جسم گیتی چون روح پاک گشت نهان
به عین عالم مانند دیده شد مغرق
و لیک با همه پنهانی ار عنایت او
نبود، کون و مکان را مدار نظم و نسق
به کائنات نمیبود از وجود نشان
به جسم خلق نمیماند از حیات رمق
شدی شکسته ز موج فنا به لجّۀ چرخ
دو صد هزار زراندود و سیمگون زورق
شکسته بال شدی آن همای گردون سیر
ز پویه لنگ شدی این تکاور ابلق
در همین قصیده چنین میسراید:
ریاض عدل ز عین عنایتش خرّم
نهال جود ز ابر کرامتش مورق
به بزم قرب، مقامش ز انبیا برتر
به ملک بود، وجودش ز ما سوی اسبق
سپهر و مهر و مه و عرش و لوح و کرسی را
ز نور انور او آفریده ربّ فلق
بساط خسروی و مسند خلافت را
به جای ختم رسولان تو در خوری، الحق
چو جدّ امجد خود خیر خلق بر همه کس
تویی که از همه اولی و اقدمی و احقّ
کتاب فضل تو را کس نیاورد به شمار
اگر شمارد تا صفحۀ حساب، ورق
مرحوم آیة الله شیرازی قصیدۀ مولودیۀ دیگری در ولادت امام عصر ارواحنا فداه دارد (در 40 بیت) با این مطلع:
مرحبا ای ماه شعبان تالی شهر حرام
حبّذا ای ماه شعبان قاصد ماه صیام
یا خلیلاً طال ما استهجرت أهلاً بالقدوم
یا نزیلاً طاب ما استقدمت سهلاً بالمقام
(ص 42 – 44)
و در ضمن آن میسراید:
هر هلالی راست بدری ای هزارت آفرین
کز هلالت عالمآرا گشت چندین بدر تامّ
حبّذا از شام پرنورت که او را از پی است
صبح مسعودی که نبود از پی آن صبح، شام
حبّذا زان لیلة القدرت که در قدر و شرف
در حقیقت اوست معنی، لیلة القدر است نام
اندر او از مشرق انوار، نوری شد عیان
کز صفا بزدود از کون و مکان رنگ ظلام
حبّذا از آن شب روشن ضمیرت کز پیاش
جلوهگر شد عید مولود شهنشاه انام
مولدی مسعود کز فیض وجودش بهرهای
هستیِ هر هفت باب است و سه طفل و چار مام
و آنگاه که شاعر شور میگیرد، عربی را با فارسی در هم میآمیزد، آرایههای ادبی و بلاغی را در نظمی هیجانافزا میریزد و با لحنی حماسی میسراید:
آنکه گردد از فروغ آفتاب طلعتش
طور سینای تجلّی ساحت بیت الحرام
شام عالم را کند از چهر مهرافروز روز
روز دشمن را کند از تیغ خونآشام شام
کعبۀ کویش مطاف حلّ و میقات و حرم
خانۀ رویَش مقام زمزم و رکن و مقام
صفوۀ اولاد آدم سرور دنیا و دین
خاتم اسباط خاتم پیشوای خاص و عام
حکمران هر دو عالم گوهر کنز تقی
نقشبند خاتم جم زادۀ خیر الانام
قائم آل محمد مهدی صاحب زمان
وجه حق، فیاض مطلق، کهف اول، فیض عام
کم حباه الله فضلاً عمّ جدواه الوری
والحجی عن درکه في غمرة الأوهام هام
عادل في الحکم، داعٍ للهدی، محیي العلوم
قائم بالقسط، کهف للوری، حامي الذمام
خیر خلق الله، عزّ الحق، مصباح الهدی
ذخر کنز الله، عین العدل، مشکوة الظلام
عالم للسرّ والنجوی عليّ ذو الفخام
کاشف للضرّ والبلوی عزیز ذو انتقام
بارگاه حضرتش افلاک را اوج کمال
پیشگاه عزتش املاک را اقصی المرام
بُختیِ مست فلک را حلقۀ حکمش عقال
أشهب دور زمان را رشتۀ امرش لگام
ذات پاکش گر نبودی علّت هستی کجا؟
روح عرشی را شدی با مشت خاکی التیام
از فیوض جود او با آن تباین چاره چند
بی تنازع کشور جان راست ز ایشان التیام
زیباییهای این دفتر ادب و دانش بیش از آن است که در مجال تنگ این قلمانداز شتابزده بگنجد. حلاوت تلاوت این کتاب گشوده حکمت ارزانیتان باد.
جمعه ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۳:۰۲
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .