متن فارسی مقاله ارائه شده به همایش یک روزۀ بزرگداشت محقق تهرانی
کربلا، 20 شعبان 1440 / 6 اردیبهشت 1398
طلیعه
برگزاری همایش بزرگداشت محقق تهرانی را در پنجاهمین سالگرد رحلت آن فقید به دست اندر کاران آن تبریک میگویم. برپاییِ این گونه مجالس برای چنین شخصیتهایی جاودانه ضرورت دارد تا اندیشههای آنان تبیین شود و راه بر آیندگان بگشاید.
نگارندۀ این سطور، در خلال چند دهه آشنایی با دو کتاب ایشان (ذریعه و طبقات) و کمک به برپاییِ چند مجلس بزرگداشت محقق تهرانی و کمک به نشر چند مجموعه مقالات در بارۀ ایشان در تهران و قم، به نکاتی دست یافته که برخی از آنها را یادآور میشود، بدان امید که به آنها توجه شود.
از آنجا که این مجلس در ماه شعبان، ماه میلاد گرامی امام مهدی عجل الله فرجه و پنج روز پس از میلاد آن امام همام برگزار میشود، این سطور مختصر را به آستان بلند مولود این ماه، موعود امم و منجی انسان، حضرت بقیة الله تقدیم میکنم؛ همان گونه که شیخ آقا بزرگ تهرانی چند دهۀ پر برکت از عمر خود را در سامرّا در جوار خانۀ پدری و زادگاه نورانی آن امام نور گذراند و خود را مستفید از برکات این مجاورت میدانست. بدین روی، موسوعۀ گرانسنگ ذریعه را به آن «سُدّۀ سنیّه» تقدیم کرده است.
از خداوند متعال به واسطۀ امام عصرمان عنایت خاصّ به همگان به ویژه حاضران در این مجلس را امید میبرم.
مقدمه
زندگی بزرگان دانش بشری غالباً به دو قسمت تقسیم میشود. در یک نیمه توشۀ دانش میاندوزند و از اساتید، علم میآموزند. و در نیمۀ دیگر، یافتههای خود را به دیگران انتقال میدهند. در نیمۀ اول، متعلم از دیگران اند و در نیمۀ دوم، معلّم به دیگران.
این تعلیم غالباً در قالبهایی شکل میگیرد، مانند: تدریس، تألیف، خطابه، مشاوره، کمک رسانی علمی به مستفیدان و ..
گاهی چنان تصوّر میشود که تعلّم و تعلیم زمانی به هدف میرسد که عالِم، ممحّض در آن شود و به هیچ کار دیگر جز آن مشغول نشود. یعنی به طور متمرکز به کار علمی سرگرم شود. گاهی در این شیوه، عالِم حتی از شیوۀ زندگی مردم غافل میشود به طوری که مخاطب خود را درست نشناسد و نتواند ارتباط درست با او برقرار کند.
اما شیوۀ دیگر آن است که در عین تمرکز بر تعلّم و تعلیم، از جامعه غافل نشود و همواره همزمان با کار علمی، مخاطب خود یعنی جامعه را درست بشناسد. در این شیوه، تأثیر عالِم محدود به یک زمان نمیماند و برای نسلهای آینده نیز میتواند مشعل هدایت باشد.
شیخ آقا بزرگ تهرانی شیوۀ دوم را برگزید. بعضی از گذشتگان خاندان او در قضایای اجتماعی مانند نهضت تنباکو شرکت داشتند و برخی دیگر به تجارت – که حجم زیادی از تعامل با دیگران میطلبد – اشتغال داشتند. انتقال تجربههای آنان به دانش پژوه جوانی به نام محمد محسن منزوی، بار علمی – عملیِ مفید به او رساند.
روزگار جوانی او با نهضت مشروطه و نگاه دقیق به دو گونه تعامل اعلام نجف با این قضیه همزمان شد. محقق تهرانی نتیجۀ اقدامات نجف را از تهران رصد میکرد؛ از نزدیک میدید یا از راویان موثق میشنید. در همین روزگار برخوردهای شرق با غرب نیز روزهای حسّاسی را میگذراند. ورود موج تجدّد به ایران و عراق و مصر و دیگر بلاد مسلمان نشین زلزله ای در ارکان اندیشه وران افکنده و تردیدهای جدی در برخی از مبانی و روشها پدید آورده بود.
یکی از این تردیدها تجدید نظر در جایگاه بعضی از علوم مانند تراجم نگاری و کتابشناسی بود که بعدها شصت سال عمر محقق تهرانی را با نگارش دو موسوعۀ ذریعه و طبقات به خود اختصاص داد؛ آثاری گرانسنگ و جاودانه که قدر و قیمت آنها، نه در زمان نگارش و نشر، که در سالهای بعد شناخته شد.
ناگفته نماند که همزمان با ذریعه یا کمی پیش و پس از آن، سه کتاب دیگر در باب کتابشناسی در جهان تشیع نوشته شد که به اندازۀ ذریعه مشهور نشدند: کشف الحجب و الاستار از سید اعجاز حسین کنتوری، کشف الاستار از سید احمد صفایی خوانساری و مرآة الکتب از میرزا علی ثقة الاسلام تبریزی. بررسی نسبت این کتابها با ذریعه و مطالعه ای تطبیقی در مورد آنها و نقش ناشناختۀ محدث نوری در تولید و نشر این کتابها، خود میتواند موضوع پژوهشی مستقل باشد.
باری، محقق تهرانی به انجام وظیفه ای که برای خود تشخیص داده بود، این گونه اهتمام ورزید؛ شصت سال تمام (1329 – 1389 قمری) یعنی دو سوم عمر خود را بدون وقفه در عین تمام مشکلات، که در سطور آینده به برخی از آنها اشاره میرود.
هدف از این گفتار توضیح این نکته است که این تلاش مستمرّ علمی مبتنی بر پشتوانۀ سنگینی از تجربههای اجتماعی بوده که تأمّل در آنها صورت گرفته است، با تحمّل دشواریهای فردی و اجتماعی که بعضی از آنها یاد میشود.
1.عائلۀ سنگین و فوت فرزندان
از محقق تهرانی سه زندگی نامۀ خودنوشت بر جای مانده که جزئیاتی از زندگی خانوادگی خود را در آنها توضیح داده است. بر اساس این منابع او صاحب 17 فرزند شده که 11 فرزند او در پی بیماریهای مختلف در سنین کودکی یا جوانی درگذشته و تنها شش تن از آنها باقی مانده اند. صبر جمیل محقق تهرانی در این مصائب سخت، برای همگان عبرت انگیز و درس آموز است.
2.کمک به محققان و مؤلّفان و تشویق آنها
از سیرۀ زندگی شیخ آقا بزرگ تهرانی بر میآید که درِ خانۀ کوچک خود را بر روی پژوهشگران گشوده و آنها رفت و آمدهای فراوان به محضر او داشته اند. انتخاب این برنامه، توسط عالِمی که کاری سنگین را پذیرفته و دستیاری ندارد، بلکه عوامل مختلف برای بازداشتن او از این هدف بزرگ به کار افتاده اند، و صرف وقت برای کارهای دیگران بدون مزد و منت وتوقع، نوعی ایثار مخلصانه است که به زندگی او برکت داده، کار او را باقیات صالحات گردانده و منبع خیر برای آیندگان قرار میدهد.
تشویق نویسندگان مختلف جهان اسلام تا حدّی که در تقریظهای او بر کتابها نمایان است، دهها عنوان در موضوعهای متنوع را نشان میدهد؛ آن هم در زمانی که ارتباطات بدین گونه گسترده نبود، کتابخانههای عمومی چنین فراوان نبود، منابع علمی مانند امروز در دسترس همگان نبود، و انگیزۀ نگارش و نشر در حدّ امروز گسترش نداشت.
محقق تهرانی علاوه بر این کمکهایی که نشان مکتوب آنها در قالب تقریظها بر جای مانده، در حدّ گسترده ای به حلّ مشکلات علمی و مشاوره دادن به اهل تحقیق میپرداخت که خاطرات شفاهی گوشه ای از آنها را گزارش میکند.
این همه در حالی است که هر مورد از این موارد، بخشی از وقت محدود و ارزشمند چنان شخصیت بزرگی را به خود اختصاص میداد؛ ولی او از این خدمت نمیگریخت و همیشه در میدان حاضر بود.
3.گرفتاریهای مختلف فردی و خانوادگی
به بخشی از این نکته به اختصار در بند اول اشاره شد. اما بجز آن، فقر شدید اوست در وضعیتی که بیشتر بستگان او در کار تجارت بودند و زخم زبانهایی از ناحیۀ مقایسۀ سطح زندگیها میشنید و تحمل میکرد. در این میان، صبر خانوادۀ او که پا به پای او پیش میآمدند، نیز قابل بیان و تقدیر است.
4.مشکلات اجتماعی
ابتلای مسلمانان به حاکمان فاسد در همه زمانها دشواریهایی برای مردم پدید میآورد. مردم نیز پناهگاهی بجز عالمان خود نمیشناسند که به آنها پناه آورند. لذا اغلب عالمان – به تفاوت درجه – در تحمل دشواریها با مردم مشارکت میکنند، در حالی که امکانات بسیار محدود دارند. کمترین تأثیر این گروه از مشکلات بر آقا بزرگ، دشواریهای او در مسیر چاپ و نشر یافتههای علمی او بود، به گونه ای که در زمان حیات خود، فقط حدود یک سوم ذریعه و یک هفتم طبقات امکان چاپ و نشر یافت؛ آن هم با تحمل صبورانۀ مشکلاتی که حاکمان ایران و عراق در آن زمان برایش ایجاد میکردند. در حالی که این کتابها هیچ درگیری ظاهری با منافع حکومتها ندارد، بلکه مردم را به آینده نگری، ژرف اندیشی و نگرش دراز مدت تشویق میکند.
5.سفرهای فراوان و تعامل با عالِمان
سفر کاری دشوار است، به ویژه در زمان گذشته با امکانات محدود آن زمان. ولی در کارنامۀ محقق تهرانی سفرهای مختلف به شهرهای مختلف در حجاز، شام، مصر و ایران دیده میشود. در این سفرها، تعامل و همکاری با دانشمندان مناطق دیگر و گاه دانشمندان مذاهب دیگر، از یک سوی بر جامعیت و پختگی آثار ایشان (ذریعه و طبقات) میافزاید. اما از سوی دیگر بخشی از وقت یک عالِم را میگیرد و گاهی وظایفی بر عهدۀ او مینهد که لازمۀ تعامل است. و ادای این وظایف بخشی از عمر محدود محقق را میگیرد.
محقق تهرانی این گونه وظایف را میپذیرفت، برای این که بتواند کاری جامع ارائه کند. البته پس از این همه تلاشها، کار خود را متواضعانه «الذریعة» مینامد، یعنی آب باریکه نه اقیانوس. در کار خود نه ادعای کمال دارد و نه ادعای نهایت مسیر. چنانکه در مقدمۀ ذریعه نه تنها بر ضرورت استدراک و تکمیل و تصحیح کتابش تأکید میکند، بلکه از هر کسی که به این کار اهتمام کند، تشکر میکند.
6.مکاتبات گسترده
نگارش دو موسوعۀ پربار در دو موضوع به شیوۀ نسبتا ابتکاری بطور همزمان، باری سنگین از مکاتبات بر دوش وی نهاد. زیرا منابع شرح حال نگاری و کتابشناسی را پراکنده نزد عالمان مختلف در شهرهای مختلف میدانست.
حجم سنگین این نامه نگاری تا آنجاست که یک مجلد مستقل را میتواند به خود اختصاص دهد؛ کاری مهم و ضروری که پس از گذشت نیم قرن از رحلت شیخ المحققین متأسفانه هنوز عملی نشده است. بدیهی است که نشر این نامههای علمی – که بخشی از پشت صحنۀ آثار مکتوب ایشان را نشان میدهد – نخستین گام است. گام دیگر که مهمتر است، تحلیل و بررسی محتوای این نامهها است که پژوهشهای دیگری سامان میدهد و جای این تحقیقات نیز سخت خالی است.
کسانی که تجربۀ مکاتبات علمی را دارند، نیک میدانند که با عنایت به مشکلات این گونه مکاتبات در قرن گذشته، بیشتر نامهها وظیفه ای جدید بر دوش محقق تهرانی گذاشته که چه بسا آنها را از کارهای علمی جاری خود تا مدتی باز دارد.
اما شیخ تهرانی به این نکته مینگرد که قرار است آثارش آینه ای برای نمایش جهاد علمی گذشتگان شیعه و نهایتاً نمایاندن حقانیت مذهب از طریق نشان دادن آفاق متنوع فرهنگ و تمدن و دانش شیعی باشد. لذا وظایف ناشی از نامه نگاریهای فراوان را به جان خرید تا اثری جامع تر و کامل تر ارائه کند.
خاتمه
جهات مختلف در زندگی درس آموز محقق تهرانی به این مقدار محدود نمیشود. این شش عنوان تنها برخی از نکاتی است که برای نگارش یک زندگی نامۀ تحلیلی از این بزرگ مرد باید بدان عنایت شود. مستندات این شش عنوان در فرصتهای مبسوط دیگر باید ارائه شود. پس این یادداشت شتاب زده از دو جهت جای تکمیل دار: یکی افزودن عناوین دیگر. دوم: افزودن مستندات و توضیحات ذیل آنها.
سه پیشنهاد
در پایان این مقال، توجه اهل تحقیق را به چند بایستۀ جدّی دیگر در مورد محقق تهرانی جلب میکند:
پیشنهاد اول
نسل جدید، عموماً با بزرگان گذشتۀ خود – حتی گذشتۀ نزدیک – بیگانه و از آنها بی خبرند. بدین سان در برابر فرهنگهای بیگانه سپر میاندازند و هویت جدید بر میگزینند. گاه مشاهده شده که حتی بستگان، نوادگان یا همشهریان یک عالِم، از مجاهدات مخلصانه و سیرۀ اخلاقی و آثار عملی او خبر ندارند. این بی خبری به اهل علم و تحقیق نیز سرایت کرده و به بعضی از دانشگاهیان و حوزویان رسیده است.
برای غلبه بر این مشکل، نگارش شرح حالهای متنوع در سطوح مختلف برای مخاطبان گوناگون است. متأسفانه معدود کتابهای نگاشته شده در این زمینه فقط دادههای خام را در بر گزفته که آن هم با یافته شدن نسخههای خطی و اسناد و مرور آنها، باید کاملتر و روزآمدتر شوند. در مرحلۀ بعد، با نگاه مخاطب محور، کتابهای جدید در سطوح مختلف تولید شود. سالشماری را که این بنده در سالهای پیش تهیه کرده بودم، بدان امید بود که برای نگارش چنین زندگی نامههایی به کار آید. علاوه بر آن تولید مستندهای تصویری در فضای فرهنگی ما ضرورت دارد؛ کاری که شبکۀ تلویزیونی اهل البیت در لندن انجام داده و مستندی نزدیک به 45 دقیقه با بهره گیری از کلام بزرگانی همچون سید فاضل میلانی، سید احمد اشکوری، سید محمد جواد علوی بروجردی، سید عبدالهادی حکیم و ... تهیه کرده که از طریق یوتیوب قابل تهیه است. این هم نشانی اش:
https://youtu.be/r5K-HK4lQ8g
پیشنهاد دوم
رسالههای دانشگاهی (طرح پژوهشی، پایان نامههای ارشد و دکتری) عرصۀ ارائۀ نویافتههای محققان است. هر چه میزان دادهها در موضوعی یا اطلاعات از یک شخصیت علمی بیشتر باشد، مجال بیشتر برای تحقیقات پیش میآید، چنانکه ضرورت بیشتر نیز پیش میآورد. زیرا هر اثر مکتوب موجی در عرصۀ فرهنگ و دانش و اندیشه پدید میآورد. و این امواج باید جداگانه تحلیل و بررسی شوند.
اما متأسفانه در عرصۀ تحقیقات دانشگاهی و حوزوی کمتر به محقق تهرانی و تحلیل آثار او پرداخته اند. تا جایی که نگارنده میداند، فضل تقدّم در این زمینه با دانشگاه کوفه است و پایان نامۀ امجد رسول محمد العوادی که جداگانه نیز منتشر شده و نگارندۀ این سطور بخشهایی از آن را ترجمه و منتشر کرده است. این رساله در مورد شیوههای تاریخ نگاری در کتاب طبقات اعلام الشیعة است. گام دوم در این زمینه را دانشگاه قم برداشته که «تحلیل محتوای کتب مربوط به امامت مذکور در ذریعه» را در نظر دارد. این رساله هم اکنون در دست پژوهش و نگارش است.
پیشنهاد سوم
محقق تهرانی خانۀ محقّر و پر برکت خود در نجف اشرف را همراه با کتابهای خطی و چاپی خود وقف عامّ کرد. یکی از اهداف ایشان از این کار، تداوم تحقیقات در زمینۀ کتابشناسی و تراجم نگاری بود که در این محل انجام شود. جنایات نظام بعثی که همزمان با رحلت آن عالم ربّانی شدت گرفت، مانع از این تحقق این هدف شد. اما اکنون دو دهه از سقوط آن نظام ظالم گذشته و کتابخانه محقق تهرانی به اهتمام بعضی از نوادگانش بازسازی شده است. اینک زمان آن فرا رسیده که به کمک محققان عراقی و ایرانی در همان محل، مرکزی برای تحقیق و نشر تراث تهرانی تأسیس شود و این چهرۀ شاخص شیعی به جهانیان معرفی شود.
در زمانه ای که جریانهای تکفیری و ارهابی چهره ای خشن و ضد علمی و ضد انسانی از خود نشان داده اند و آن را اسلام نام نهاده اند، ارائۀ چهره ای مقبول و علیم و خرد پسند از دین بسیار ضرورت دارد که ذریعه و طبقات، نمونه ای از آن است.
امید است این همایش گرامی مقدمه ای برای توجه بیشتر به این گونه بایستهها باشد و ثمرات مبارکی از آن را شاعد باشیم. آمین.
سخن پایانی
1.این متنی بود که برای همایش بزرگداشت شیخ آقا بزرگ تهرانی نوشتم که روز جمعه 6 اردیبهشت 1398 مطابق با 20 شعبان 1440 در کربلای معلّی برگزار شد. چون زبان همایش عربی بود، تلخیص و تعریب آن به کمک برادر محقق شیخ محمد حسین واعظ نجفی آماده و ارائه شد. البته هنوز جای کار بیشتر دارد که: این زمان بگذار تا وقت دگر.
2.بازنگری و بازنگاری این متن برای نشر در حلقۀ کاتبان روز پنجشنبه سوم ماه مبارک رمضان 1440 مطابق با 19 اردیبهشت 1398 در سالروز رحلت جناب شیخ مفید پایان گرفت. در آخرین مراحل تایپ و آماده سازی این نوشتار بودم که خبر فوت جناب شیخ محمد سمامی حائری – یکی از شاگردان محقق تهرانی – رسید. اینک این نوشتار را به این دو بزرگ مرد متقدم و متأخر تقدیم میکنم. بدان امید که توفیق یابم در همین مسیر بمانم و گوشه ای از حقوق سنگین ذوی الحقوق را ادا کنم.
3.و بار دیگر عرض سلام و ادب دارم به محضر جان جانان و منجی انسان، امام مهدی؛ الذی یملأ الأرض قسطاً و عدلاً ...
کربلا، 20 شعبان 1440 / 6 اردیبهشت 1398
بسم الله الرحمن الرحیم
انه من یتّق و یصبر فإنّ الله لا یضیع أجر المحسنین
انه من یتّق و یصبر فإنّ الله لا یضیع أجر المحسنین
طلیعه
برگزاری همایش بزرگداشت محقق تهرانی را در پنجاهمین سالگرد رحلت آن فقید به دست اندر کاران آن تبریک میگویم. برپاییِ این گونه مجالس برای چنین شخصیتهایی جاودانه ضرورت دارد تا اندیشههای آنان تبیین شود و راه بر آیندگان بگشاید.
نگارندۀ این سطور، در خلال چند دهه آشنایی با دو کتاب ایشان (ذریعه و طبقات) و کمک به برپاییِ چند مجلس بزرگداشت محقق تهرانی و کمک به نشر چند مجموعه مقالات در بارۀ ایشان در تهران و قم، به نکاتی دست یافته که برخی از آنها را یادآور میشود، بدان امید که به آنها توجه شود.
از آنجا که این مجلس در ماه شعبان، ماه میلاد گرامی امام مهدی عجل الله فرجه و پنج روز پس از میلاد آن امام همام برگزار میشود، این سطور مختصر را به آستان بلند مولود این ماه، موعود امم و منجی انسان، حضرت بقیة الله تقدیم میکنم؛ همان گونه که شیخ آقا بزرگ تهرانی چند دهۀ پر برکت از عمر خود را در سامرّا در جوار خانۀ پدری و زادگاه نورانی آن امام نور گذراند و خود را مستفید از برکات این مجاورت میدانست. بدین روی، موسوعۀ گرانسنگ ذریعه را به آن «سُدّۀ سنیّه» تقدیم کرده است.
از خداوند متعال به واسطۀ امام عصرمان عنایت خاصّ به همگان به ویژه حاضران در این مجلس را امید میبرم.
مقدمه
زندگی بزرگان دانش بشری غالباً به دو قسمت تقسیم میشود. در یک نیمه توشۀ دانش میاندوزند و از اساتید، علم میآموزند. و در نیمۀ دیگر، یافتههای خود را به دیگران انتقال میدهند. در نیمۀ اول، متعلم از دیگران اند و در نیمۀ دوم، معلّم به دیگران.
این تعلیم غالباً در قالبهایی شکل میگیرد، مانند: تدریس، تألیف، خطابه، مشاوره، کمک رسانی علمی به مستفیدان و ..
گاهی چنان تصوّر میشود که تعلّم و تعلیم زمانی به هدف میرسد که عالِم، ممحّض در آن شود و به هیچ کار دیگر جز آن مشغول نشود. یعنی به طور متمرکز به کار علمی سرگرم شود. گاهی در این شیوه، عالِم حتی از شیوۀ زندگی مردم غافل میشود به طوری که مخاطب خود را درست نشناسد و نتواند ارتباط درست با او برقرار کند.
اما شیوۀ دیگر آن است که در عین تمرکز بر تعلّم و تعلیم، از جامعه غافل نشود و همواره همزمان با کار علمی، مخاطب خود یعنی جامعه را درست بشناسد. در این شیوه، تأثیر عالِم محدود به یک زمان نمیماند و برای نسلهای آینده نیز میتواند مشعل هدایت باشد.
شیخ آقا بزرگ تهرانی شیوۀ دوم را برگزید. بعضی از گذشتگان خاندان او در قضایای اجتماعی مانند نهضت تنباکو شرکت داشتند و برخی دیگر به تجارت – که حجم زیادی از تعامل با دیگران میطلبد – اشتغال داشتند. انتقال تجربههای آنان به دانش پژوه جوانی به نام محمد محسن منزوی، بار علمی – عملیِ مفید به او رساند.
روزگار جوانی او با نهضت مشروطه و نگاه دقیق به دو گونه تعامل اعلام نجف با این قضیه همزمان شد. محقق تهرانی نتیجۀ اقدامات نجف را از تهران رصد میکرد؛ از نزدیک میدید یا از راویان موثق میشنید. در همین روزگار برخوردهای شرق با غرب نیز روزهای حسّاسی را میگذراند. ورود موج تجدّد به ایران و عراق و مصر و دیگر بلاد مسلمان نشین زلزله ای در ارکان اندیشه وران افکنده و تردیدهای جدی در برخی از مبانی و روشها پدید آورده بود.
یکی از این تردیدها تجدید نظر در جایگاه بعضی از علوم مانند تراجم نگاری و کتابشناسی بود که بعدها شصت سال عمر محقق تهرانی را با نگارش دو موسوعۀ ذریعه و طبقات به خود اختصاص داد؛ آثاری گرانسنگ و جاودانه که قدر و قیمت آنها، نه در زمان نگارش و نشر، که در سالهای بعد شناخته شد.
ناگفته نماند که همزمان با ذریعه یا کمی پیش و پس از آن، سه کتاب دیگر در باب کتابشناسی در جهان تشیع نوشته شد که به اندازۀ ذریعه مشهور نشدند: کشف الحجب و الاستار از سید اعجاز حسین کنتوری، کشف الاستار از سید احمد صفایی خوانساری و مرآة الکتب از میرزا علی ثقة الاسلام تبریزی. بررسی نسبت این کتابها با ذریعه و مطالعه ای تطبیقی در مورد آنها و نقش ناشناختۀ محدث نوری در تولید و نشر این کتابها، خود میتواند موضوع پژوهشی مستقل باشد.
باری، محقق تهرانی به انجام وظیفه ای که برای خود تشخیص داده بود، این گونه اهتمام ورزید؛ شصت سال تمام (1329 – 1389 قمری) یعنی دو سوم عمر خود را بدون وقفه در عین تمام مشکلات، که در سطور آینده به برخی از آنها اشاره میرود.
هدف از این گفتار توضیح این نکته است که این تلاش مستمرّ علمی مبتنی بر پشتوانۀ سنگینی از تجربههای اجتماعی بوده که تأمّل در آنها صورت گرفته است، با تحمّل دشواریهای فردی و اجتماعی که بعضی از آنها یاد میشود.
1.عائلۀ سنگین و فوت فرزندان
از محقق تهرانی سه زندگی نامۀ خودنوشت بر جای مانده که جزئیاتی از زندگی خانوادگی خود را در آنها توضیح داده است. بر اساس این منابع او صاحب 17 فرزند شده که 11 فرزند او در پی بیماریهای مختلف در سنین کودکی یا جوانی درگذشته و تنها شش تن از آنها باقی مانده اند. صبر جمیل محقق تهرانی در این مصائب سخت، برای همگان عبرت انگیز و درس آموز است.
2.کمک به محققان و مؤلّفان و تشویق آنها
از سیرۀ زندگی شیخ آقا بزرگ تهرانی بر میآید که درِ خانۀ کوچک خود را بر روی پژوهشگران گشوده و آنها رفت و آمدهای فراوان به محضر او داشته اند. انتخاب این برنامه، توسط عالِمی که کاری سنگین را پذیرفته و دستیاری ندارد، بلکه عوامل مختلف برای بازداشتن او از این هدف بزرگ به کار افتاده اند، و صرف وقت برای کارهای دیگران بدون مزد و منت وتوقع، نوعی ایثار مخلصانه است که به زندگی او برکت داده، کار او را باقیات صالحات گردانده و منبع خیر برای آیندگان قرار میدهد.
تشویق نویسندگان مختلف جهان اسلام تا حدّی که در تقریظهای او بر کتابها نمایان است، دهها عنوان در موضوعهای متنوع را نشان میدهد؛ آن هم در زمانی که ارتباطات بدین گونه گسترده نبود، کتابخانههای عمومی چنین فراوان نبود، منابع علمی مانند امروز در دسترس همگان نبود، و انگیزۀ نگارش و نشر در حدّ امروز گسترش نداشت.
محقق تهرانی علاوه بر این کمکهایی که نشان مکتوب آنها در قالب تقریظها بر جای مانده، در حدّ گسترده ای به حلّ مشکلات علمی و مشاوره دادن به اهل تحقیق میپرداخت که خاطرات شفاهی گوشه ای از آنها را گزارش میکند.
این همه در حالی است که هر مورد از این موارد، بخشی از وقت محدود و ارزشمند چنان شخصیت بزرگی را به خود اختصاص میداد؛ ولی او از این خدمت نمیگریخت و همیشه در میدان حاضر بود.
3.گرفتاریهای مختلف فردی و خانوادگی
به بخشی از این نکته به اختصار در بند اول اشاره شد. اما بجز آن، فقر شدید اوست در وضعیتی که بیشتر بستگان او در کار تجارت بودند و زخم زبانهایی از ناحیۀ مقایسۀ سطح زندگیها میشنید و تحمل میکرد. در این میان، صبر خانوادۀ او که پا به پای او پیش میآمدند، نیز قابل بیان و تقدیر است.
4.مشکلات اجتماعی
ابتلای مسلمانان به حاکمان فاسد در همه زمانها دشواریهایی برای مردم پدید میآورد. مردم نیز پناهگاهی بجز عالمان خود نمیشناسند که به آنها پناه آورند. لذا اغلب عالمان – به تفاوت درجه – در تحمل دشواریها با مردم مشارکت میکنند، در حالی که امکانات بسیار محدود دارند. کمترین تأثیر این گروه از مشکلات بر آقا بزرگ، دشواریهای او در مسیر چاپ و نشر یافتههای علمی او بود، به گونه ای که در زمان حیات خود، فقط حدود یک سوم ذریعه و یک هفتم طبقات امکان چاپ و نشر یافت؛ آن هم با تحمل صبورانۀ مشکلاتی که حاکمان ایران و عراق در آن زمان برایش ایجاد میکردند. در حالی که این کتابها هیچ درگیری ظاهری با منافع حکومتها ندارد، بلکه مردم را به آینده نگری، ژرف اندیشی و نگرش دراز مدت تشویق میکند.
5.سفرهای فراوان و تعامل با عالِمان
سفر کاری دشوار است، به ویژه در زمان گذشته با امکانات محدود آن زمان. ولی در کارنامۀ محقق تهرانی سفرهای مختلف به شهرهای مختلف در حجاز، شام، مصر و ایران دیده میشود. در این سفرها، تعامل و همکاری با دانشمندان مناطق دیگر و گاه دانشمندان مذاهب دیگر، از یک سوی بر جامعیت و پختگی آثار ایشان (ذریعه و طبقات) میافزاید. اما از سوی دیگر بخشی از وقت یک عالِم را میگیرد و گاهی وظایفی بر عهدۀ او مینهد که لازمۀ تعامل است. و ادای این وظایف بخشی از عمر محدود محقق را میگیرد.
محقق تهرانی این گونه وظایف را میپذیرفت، برای این که بتواند کاری جامع ارائه کند. البته پس از این همه تلاشها، کار خود را متواضعانه «الذریعة» مینامد، یعنی آب باریکه نه اقیانوس. در کار خود نه ادعای کمال دارد و نه ادعای نهایت مسیر. چنانکه در مقدمۀ ذریعه نه تنها بر ضرورت استدراک و تکمیل و تصحیح کتابش تأکید میکند، بلکه از هر کسی که به این کار اهتمام کند، تشکر میکند.
6.مکاتبات گسترده
نگارش دو موسوعۀ پربار در دو موضوع به شیوۀ نسبتا ابتکاری بطور همزمان، باری سنگین از مکاتبات بر دوش وی نهاد. زیرا منابع شرح حال نگاری و کتابشناسی را پراکنده نزد عالمان مختلف در شهرهای مختلف میدانست.
حجم سنگین این نامه نگاری تا آنجاست که یک مجلد مستقل را میتواند به خود اختصاص دهد؛ کاری مهم و ضروری که پس از گذشت نیم قرن از رحلت شیخ المحققین متأسفانه هنوز عملی نشده است. بدیهی است که نشر این نامههای علمی – که بخشی از پشت صحنۀ آثار مکتوب ایشان را نشان میدهد – نخستین گام است. گام دیگر که مهمتر است، تحلیل و بررسی محتوای این نامهها است که پژوهشهای دیگری سامان میدهد و جای این تحقیقات نیز سخت خالی است.
کسانی که تجربۀ مکاتبات علمی را دارند، نیک میدانند که با عنایت به مشکلات این گونه مکاتبات در قرن گذشته، بیشتر نامهها وظیفه ای جدید بر دوش محقق تهرانی گذاشته که چه بسا آنها را از کارهای علمی جاری خود تا مدتی باز دارد.
اما شیخ تهرانی به این نکته مینگرد که قرار است آثارش آینه ای برای نمایش جهاد علمی گذشتگان شیعه و نهایتاً نمایاندن حقانیت مذهب از طریق نشان دادن آفاق متنوع فرهنگ و تمدن و دانش شیعی باشد. لذا وظایف ناشی از نامه نگاریهای فراوان را به جان خرید تا اثری جامع تر و کامل تر ارائه کند.
خاتمه
جهات مختلف در زندگی درس آموز محقق تهرانی به این مقدار محدود نمیشود. این شش عنوان تنها برخی از نکاتی است که برای نگارش یک زندگی نامۀ تحلیلی از این بزرگ مرد باید بدان عنایت شود. مستندات این شش عنوان در فرصتهای مبسوط دیگر باید ارائه شود. پس این یادداشت شتاب زده از دو جهت جای تکمیل دار: یکی افزودن عناوین دیگر. دوم: افزودن مستندات و توضیحات ذیل آنها.
سه پیشنهاد
در پایان این مقال، توجه اهل تحقیق را به چند بایستۀ جدّی دیگر در مورد محقق تهرانی جلب میکند:
پیشنهاد اول
نسل جدید، عموماً با بزرگان گذشتۀ خود – حتی گذشتۀ نزدیک – بیگانه و از آنها بی خبرند. بدین سان در برابر فرهنگهای بیگانه سپر میاندازند و هویت جدید بر میگزینند. گاه مشاهده شده که حتی بستگان، نوادگان یا همشهریان یک عالِم، از مجاهدات مخلصانه و سیرۀ اخلاقی و آثار عملی او خبر ندارند. این بی خبری به اهل علم و تحقیق نیز سرایت کرده و به بعضی از دانشگاهیان و حوزویان رسیده است.
برای غلبه بر این مشکل، نگارش شرح حالهای متنوع در سطوح مختلف برای مخاطبان گوناگون است. متأسفانه معدود کتابهای نگاشته شده در این زمینه فقط دادههای خام را در بر گزفته که آن هم با یافته شدن نسخههای خطی و اسناد و مرور آنها، باید کاملتر و روزآمدتر شوند. در مرحلۀ بعد، با نگاه مخاطب محور، کتابهای جدید در سطوح مختلف تولید شود. سالشماری را که این بنده در سالهای پیش تهیه کرده بودم، بدان امید بود که برای نگارش چنین زندگی نامههایی به کار آید. علاوه بر آن تولید مستندهای تصویری در فضای فرهنگی ما ضرورت دارد؛ کاری که شبکۀ تلویزیونی اهل البیت در لندن انجام داده و مستندی نزدیک به 45 دقیقه با بهره گیری از کلام بزرگانی همچون سید فاضل میلانی، سید احمد اشکوری، سید محمد جواد علوی بروجردی، سید عبدالهادی حکیم و ... تهیه کرده که از طریق یوتیوب قابل تهیه است. این هم نشانی اش:
https://youtu.be/r5K-HK4lQ8g
پیشنهاد دوم
رسالههای دانشگاهی (طرح پژوهشی، پایان نامههای ارشد و دکتری) عرصۀ ارائۀ نویافتههای محققان است. هر چه میزان دادهها در موضوعی یا اطلاعات از یک شخصیت علمی بیشتر باشد، مجال بیشتر برای تحقیقات پیش میآید، چنانکه ضرورت بیشتر نیز پیش میآورد. زیرا هر اثر مکتوب موجی در عرصۀ فرهنگ و دانش و اندیشه پدید میآورد. و این امواج باید جداگانه تحلیل و بررسی شوند.
اما متأسفانه در عرصۀ تحقیقات دانشگاهی و حوزوی کمتر به محقق تهرانی و تحلیل آثار او پرداخته اند. تا جایی که نگارنده میداند، فضل تقدّم در این زمینه با دانشگاه کوفه است و پایان نامۀ امجد رسول محمد العوادی که جداگانه نیز منتشر شده و نگارندۀ این سطور بخشهایی از آن را ترجمه و منتشر کرده است. این رساله در مورد شیوههای تاریخ نگاری در کتاب طبقات اعلام الشیعة است. گام دوم در این زمینه را دانشگاه قم برداشته که «تحلیل محتوای کتب مربوط به امامت مذکور در ذریعه» را در نظر دارد. این رساله هم اکنون در دست پژوهش و نگارش است.
پیشنهاد سوم
محقق تهرانی خانۀ محقّر و پر برکت خود در نجف اشرف را همراه با کتابهای خطی و چاپی خود وقف عامّ کرد. یکی از اهداف ایشان از این کار، تداوم تحقیقات در زمینۀ کتابشناسی و تراجم نگاری بود که در این محل انجام شود. جنایات نظام بعثی که همزمان با رحلت آن عالم ربّانی شدت گرفت، مانع از این تحقق این هدف شد. اما اکنون دو دهه از سقوط آن نظام ظالم گذشته و کتابخانه محقق تهرانی به اهتمام بعضی از نوادگانش بازسازی شده است. اینک زمان آن فرا رسیده که به کمک محققان عراقی و ایرانی در همان محل، مرکزی برای تحقیق و نشر تراث تهرانی تأسیس شود و این چهرۀ شاخص شیعی به جهانیان معرفی شود.
در زمانه ای که جریانهای تکفیری و ارهابی چهره ای خشن و ضد علمی و ضد انسانی از خود نشان داده اند و آن را اسلام نام نهاده اند، ارائۀ چهره ای مقبول و علیم و خرد پسند از دین بسیار ضرورت دارد که ذریعه و طبقات، نمونه ای از آن است.
امید است این همایش گرامی مقدمه ای برای توجه بیشتر به این گونه بایستهها باشد و ثمرات مبارکی از آن را شاعد باشیم. آمین.
سخن پایانی
1.این متنی بود که برای همایش بزرگداشت شیخ آقا بزرگ تهرانی نوشتم که روز جمعه 6 اردیبهشت 1398 مطابق با 20 شعبان 1440 در کربلای معلّی برگزار شد. چون زبان همایش عربی بود، تلخیص و تعریب آن به کمک برادر محقق شیخ محمد حسین واعظ نجفی آماده و ارائه شد. البته هنوز جای کار بیشتر دارد که: این زمان بگذار تا وقت دگر.
2.بازنگری و بازنگاری این متن برای نشر در حلقۀ کاتبان روز پنجشنبه سوم ماه مبارک رمضان 1440 مطابق با 19 اردیبهشت 1398 در سالروز رحلت جناب شیخ مفید پایان گرفت. در آخرین مراحل تایپ و آماده سازی این نوشتار بودم که خبر فوت جناب شیخ محمد سمامی حائری – یکی از شاگردان محقق تهرانی – رسید. اینک این نوشتار را به این دو بزرگ مرد متقدم و متأخر تقدیم میکنم. بدان امید که توفیق یابم در همین مسیر بمانم و گوشه ای از حقوق سنگین ذوی الحقوق را ادا کنم.
3.و بار دیگر عرض سلام و ادب دارم به محضر جان جانان و منجی انسان، امام مهدی؛ الذی یملأ الأرض قسطاً و عدلاً ...
شنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۷:۵۸
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .