پیش از این، به تاریخ 21 اردیبهشت 1394، در یادداشتی در همین پایگاه اینترنتی (کاتبان) تحت عنوان «بزرگ خوزستان» در باره دو عالم بزرگ و اثرگذار دزفول – آیتین سید اسدالله و سید محمد نبوی – مطالبی نوشته شد.
اکنون در این یادداشت، چند سند از این دو بزرگوار عرضه می شود. این یادداشت می تواند مکمّل مطلب پیشین باشد. طبعاً تا زمانی که تکنگاری مستقلّی در این موضوع نباشد، همین یادداشتها را می توان پارههایی از آن شرح حال مبسوط و تحلیلی دانست.
سندهایی که در اینجا میآید، سالها پیش گرد آورده بودم. شاید تقدیر چنین بود که در این زمان و از این جایگاه منتشر شوند.
توضیح در مورد اسناد:
سند اول، یادداشتی است از آیة الله سید اسدالله نبوی در بارۀ ضرورت و فواید اقامۀ عزا بر حضرت سید الشهدا صلوات الله علیه، که در کتاب زیر آمده است:
عزاداری از دیدگاه مرجعیت شیعه، نوشته مرحوم علی ربانی خلخالی. چاپ شششم. 1415 ق. (ص 139).
البته این کتاب را مؤلف آن نخستین بار به سال 1400 نوشته و در هر چاپ، مطالبی بدان افزوده است. در هر حال، این کتاب، تماشاگهی دیدنی است از خطوط و نکات شماری از عالمان چند دهه اخیر که در مورد برخی از آنها شاید جز این منبع سندی دیگر نتوان یافت.
سند دوم، پیشنویس متنی است که معظم له برای تعزیت به یکی از رجال فرستاده است.
سند سوم، اعلامیهای است که مرحوم آیة الله سید محمد نبوی در حدود سال 1375 تا 1380 شمسی در پی گسترش اعتیاد در دزفول نوشته و گوشهای از تلاش گسترده ایشان برای مهار این بلیه را نشان میدهد که نگارنده به تفصیل، شاهد آن تلاشها بودهام.
سند چهارم، پیشنویس بیانیه ایشان برای کمک به زلزلهزدگان شهرستان بم در سال 1382 شمسی است.
سند پنجم، یک برگ از نوشتارهای علمی ایشان در یک مبحث فقهی است. مرحوم آیة الله نبوی به شهادت اعلام معاصر و معاشرش، ذهنی وقّاد داشت که اگر در فقه استدلالی مینوشت، آثارش در این زمینه ماندگار میشد. ولی اولویت دادن به مسائل و مشکلات فرهنگی، اعتقادی و اجتماعی مردم سبب شد که بسیاری از این نوشتارهای ایشان ناتمام بماند، و من خود شاهد برخی از این دست نوشتهها در کتابخانهاش بودهام.
تا کنون فقط سند اول و سوم منتشر شده بود و دیگر اسناد برای نخستین بار در این یادداشت نشر مییابد.
رحمت واسعۀ الهی بر این دو بزرگ و دیگر عالمان عامل باد.
اکنون در این یادداشت، چند سند از این دو بزرگوار عرضه می شود. این یادداشت می تواند مکمّل مطلب پیشین باشد. طبعاً تا زمانی که تکنگاری مستقلّی در این موضوع نباشد، همین یادداشتها را می توان پارههایی از آن شرح حال مبسوط و تحلیلی دانست.
سندهایی که در اینجا میآید، سالها پیش گرد آورده بودم. شاید تقدیر چنین بود که در این زمان و از این جایگاه منتشر شوند.
توضیح در مورد اسناد:
سند اول، یادداشتی است از آیة الله سید اسدالله نبوی در بارۀ ضرورت و فواید اقامۀ عزا بر حضرت سید الشهدا صلوات الله علیه، که در کتاب زیر آمده است:
عزاداری از دیدگاه مرجعیت شیعه، نوشته مرحوم علی ربانی خلخالی. چاپ شششم. 1415 ق. (ص 139).
البته این کتاب را مؤلف آن نخستین بار به سال 1400 نوشته و در هر چاپ، مطالبی بدان افزوده است. در هر حال، این کتاب، تماشاگهی دیدنی است از خطوط و نکات شماری از عالمان چند دهه اخیر که در مورد برخی از آنها شاید جز این منبع سندی دیگر نتوان یافت.
سند دوم، پیشنویس متنی است که معظم له برای تعزیت به یکی از رجال فرستاده است.
سند سوم، اعلامیهای است که مرحوم آیة الله سید محمد نبوی در حدود سال 1375 تا 1380 شمسی در پی گسترش اعتیاد در دزفول نوشته و گوشهای از تلاش گسترده ایشان برای مهار این بلیه را نشان میدهد که نگارنده به تفصیل، شاهد آن تلاشها بودهام.
سند چهارم، پیشنویس بیانیه ایشان برای کمک به زلزلهزدگان شهرستان بم در سال 1382 شمسی است.
سند پنجم، یک برگ از نوشتارهای علمی ایشان در یک مبحث فقهی است. مرحوم آیة الله نبوی به شهادت اعلام معاصر و معاشرش، ذهنی وقّاد داشت که اگر در فقه استدلالی مینوشت، آثارش در این زمینه ماندگار میشد. ولی اولویت دادن به مسائل و مشکلات فرهنگی، اعتقادی و اجتماعی مردم سبب شد که بسیاری از این نوشتارهای ایشان ناتمام بماند، و من خود شاهد برخی از این دست نوشتهها در کتابخانهاش بودهام.
تا کنون فقط سند اول و سوم منتشر شده بود و دیگر اسناد برای نخستین بار در این یادداشت نشر مییابد.
رحمت واسعۀ الهی بر این دو بزرگ و دیگر عالمان عامل باد.
سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۶:۲۲
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .