مقدمه
قصۀ من با محدث نوری در سال 1377 شمسی آغاز شد، که یکصدمین سال رحلت آن بزرگ مرد بود (1420 قمری). از آن زمان تا کنون یادداشتهای فراوانی در این مورد جمع کردهام، به امید روزی که فرصتی و فراغتی دست دهد و این پراکندهها به سامان رسد؛ که این آرزو هر چه میگذرد، دست نیافتنی تر میشود.
از سوی دیگر، دیدن یا شنیدن حال و روز بزرگانی که یادداشتهای آنها پس از فوتشان به باد رفته، این کمترین را بر آن میدارد که از این قضایا عبرت گیرد و به حدیث شریف علوی عمل کند که فرمود: «کن وصیّ نفسک»، یعنی نباید امید بندم که کسی بعد از من کارهایم را سامان دهد. لطف غیرمنتظرۀ الهی البته کار خود را میکند.
فضای مجازی فرصتی فراهم میآورد که این پراکندهها را – به همان صورتی که هست – عرضه کنیم، باشد که برای فردی دیگر مفید افتد، و شاید بهتر از خودم. خلاصه اینکه منتظر ماندن برای روزی بهتر، برای آشفته و بی سر و سامانی مانند من، آرزویی خام است.
این بود که به فکر افتادم بخشی از یادداشتهای سال 1394 در مورد محدث نوری را عرضه کنم، در حالی که از سالگرد رحلتش (27 جمادی الثانیة) چند روز گذشته و من همچنان در حال و هوای او به سر بردهام.
لطف جناب سید علی طباطبایی را سپاس میگزارم که چنین فرصتی را به من داده تا در طول این مدت – تا کنون حدود سه سال – مهمان ذهن و اندیشۀ عزیزان شوم و یافتههایی را متواضعانه با یاران همراه در میان گذارم.
پیشاپیش، از پراکندگی این سطور عذر میخواهم، که از آشفتگی نویسندهاش منشأ میگیرد. همچنین از دانشورانی که نامشان در این قلم انداز بدون عناوین علمی آمده، عذر میخواهم.
فهرستی از کارهایی که تا کنون در بارۀ محدث نوری ارائه کردهام، تا آنجا که به یاد میآورم:
1. کتاب علامه محدث نوری، با همکاری محمد حسین صفاخواه. حدود 400 ص. سال 1377.
2. مقدمة التحقیق «آداب زیارت» با همکاری همو، حدود 80 ص. سال 1377.
3. نشر رساله محدث نوری در ترجمۀ مولی ابوالحسن شریف عاملی، در جنگ انجمن فهرست نویسن نسخههای خطی، ضمن «پژواک پژوهش». (بعدها ابوجعفر حلّی به صورت بهتر و محققانه در قالب یک کتاب مستقل منتشر کرد).
4. نشر رساله در ترجمۀ مولی عبدالله افندی (مقدمۀ صحیفۀ ثالثۀ سجادیه نسخه مجلس) در مجله سفینه، شماره ویژۀ صحیفۀ سجادیه (به راهنمایی و تذکر و توصیۀ استاد فقید مرحوم عبدالحسین حائری).
5. نشر قصیدۀ غدیریه محدث نوری در مجموعۀ سفینه علوی، سال 1380.
6. نشر ترجیع بند حسینی محدث نوری در نشریه صحیفه اهل بیت شماره 1 سال 1393.
7. معرفی و نقد کتاب کشف الاستار با تحقیق ابوجعفر حلی در مجله آینه پژوهش (ترجمه این مقاله با تلخیص در هند منتشر شد).
8. مقاله سر بر آستان دوست (گزارشی از تلاشهای مهدوی محدث نوری و برخی از شاگردانش) در سایت الاثر
9. ترجمه رساله نوری در بارۀ تقوا، در سایت الاثر.
10. ترجمۀ گفتار نوری در باب آداب مجاورت حرم ائمه، در سایت الاثر. (این دو مطلب، ترجمه از گزارش مرحوم کاشف الغطاء است که متن سخنرانیهای استادش محدث نوری را نوشته و عتبۀ عباسیه برای نخستین بار منتشر کرده است).
11. کتاب «از نور تا نور» در سلسله شناخت نامۀ مازندران.
12. نشر یادداشت محدث قمی در شب رحلت استادش محدث قمی در سایت کتابخانه مجلس.
13. مقاله در مورد روابط علمی استاد و شاگرد (محدث نوری و محدث قمی) در مجموعه مقالات «محدث ربانی»
14. معرفی و نقد کتاب «تلألؤ نور» نوشته دکتر مجید معارف در مجله آینه پژوهش.
15. مذاکرات چند ساعته با آقای فروغی برای مجلۀ رهنامه چاپ قم (نمی دانم منتشر شده یا نه).
16. یادداشتی کوتاه در باره کتاب نجم ثاقب در ویکی پدیای فارسی.
17. سه نامه از محدث نوری به میر حامد حسین و سید ناصر حسین، در سفینه.
برخی آثار در این چند دهه در بارۀ محدث نوری نوشته و منتشر شده یا در دست انتشار است:
1. رایت نور، محمد صحتی سردرودی (سلسله دیدار با ابرار)
2. تلألؤ نور، مجید معارف (سلسلۀ دانشوران اسلام و ایران، انتشرات همشهری)
3. رساله دکتری بانویی فاضل در دانشگاه تهران که استاد راهنمای آن دکتر مجید معارف است و هنوز از آن دفاع نشده است (نام ایشان و موضوع ریز رساله را به من گفتند ولی فراموش کردهام).
4. اجازات محدث نوری، حمید شوندی (در مجله تراثنا یا میراث شهاب؟)
5. تسطیر مواقع النجوم محدث نوری، حمید شوندی (آماده نشر) [به مناسبت بحث اجازه روایتی ایشان اشاره کنم که در کتاب نفس الرحمن باب 11 ذیل نقل حدیث جاثلیق از سلمان فارسی، سلسله روایی خود را یادآور شدهاند. بنگرید: سلمان فارسی، از سپاهان تا مدائن، محدث نوری، ترجمه سید حسن افتخارزاده، تهران: آفاق، 1395، ص 588 تا 592].
6. بیست و چهار نامه محدث نوری به میر حامد حسین و سید ناصر حسین، رضا مختاری، در کتاب جمع پریشان ج 1. [مجموعه ای کامل تر از این مکاتبات در سلسله منشورات همایش بزرگداشت میر حامد حسین توسط بنیاد امامت در دست نشر است].
7. شرح حال نوری در سی دی نور حدیث.
به اضافۀ مقدمة التحقیق کتابهای زیر:
9 و 8. الفیض القدسی، تحقیق سید جعفر نبوی و ترجمه فارسی آن.
10. خاتمۀ مستدرک الوسائل، مؤسسه آل البیت (حدود 100 ص.)
11. کشف الاستار، تحقیق ابوجعفر حلی (چاپ عتبه عباسیه).
12. لؤلؤ و مرجان، چاپ نشر آفاق. (مقدمه سید علی رضوی).
توضیح اینکه: اولاً در این فهرست، ادعای استقصاء نیست و با کمک باکهای اطلاعاتی باید کامل شود. ثانیاً بیشتر آثاری که در این دو بخش یاد شد، از طریق فضای مجازی نیز قابل دسترسی است.
شمار زیادی از بزرگان قرن چهاردهم از محدث نوری اجازۀ روایت حدیث گرفتهاند. چند فهرست از اینان را سید جعفر نبوی و محمد صحتی و این بنده خدا در کتابهایشان نام بردهاند. در اینجا با مروری بر دورۀ «المفصل فی تاریخ الاعلام» نوشته استاد سید احمد اشکوری فهرستی از اینان به دست آمده، همراه با نشانی شرح حال آنها در کتاب یادشده. امتیاز این فهرست، شرح حال نسبتا مبسوط از افراد مجاز است که در مورد برخی از آنان در جای دیگر چنین شرح حالی نمیتوان یافت.
هرگونه شرح حال جامعی از مرحوم نوری باید با نظر به این جنبۀ مهم از کارنامۀ علمی ایشان انجام شود.
1. ابن داوود همدانی (ج 1 ص 295 – 306).
2. شیخ محمد باقر همدانی (ج 1 ص 371 – 381).
3. سید محمد ثقة الاسلام ساروی (ج 1 ص 385 – 388) [نیز: پژوهش احمد علی مجید الحلی که در تراثنا منتشر شده است].
4. منیر الدین بروجردی (ج 1 ص 391 – 395).
5. سید محمد رضا یثربی (ج 1 ص 419 – 421).
6. شیخ عبدالله مامقانی (ج 2 ص 41 - 48).
7. سید حسین حاج سید جوادی (ج 2 ص 51 – 53).
8. شیخ محمد باقر بیرجندی (ج 2 ص 57 – 66).
9. سید ابوالقاسم دهکردی (ج 2 ص 97 – 102).
10. فدا حسین قرشی لکهنوی (ج 2 ص 105 – 109).
11. سید حسن صدر (ج 2 ص 119 – 135).
12. سید صادق رشتی (ج 2 ص 139 – 141).
13. میرزا عبدالباقی ملاباشی شیرازی (ج 2 ص 145 – 148).
14. شیخ جواد شاه عبدالعظیمی (ج 2 ص 167 – 169).
15. شیخ عبدالکریم حائری (ج 2 ص 179 – 186).
16. شیخ عباس قمی (ج 2 ص 295 – 306).
17. شیخ مهدی حکمی پایین شهری قمی (ج 2 ص 335 – 337).
18. شیخ ضیاء الدین عراقی (ج 2 ص 359 – 366).
19. میرزا محمد جولانی (ج 2 ص 369 – 372).
20. شیخ محمد حسین اصفهانی (ج 2 ص 375 – 382).
21. سید ناصر حسین لکهنویی (ج 2 ص 385 – 389).
22. شیخ ابوالمجد اصفهانی (ج 2 ص 413 – 427).
23. سید محمد مولانا تبریزی (ج 3 ص 37 – 41).
24. شیخ محمد حسن عمروآبادی (ج 3 ص 45 – 48).
25. شیخ مرتضی طالقانی (ج 3 ص 51 – 56).
26. شیخ عیسی لواسانی (ج 3 ص 59 – 61).
27. سید محمد موسوی خلخالی (ج 3 ص 65 – 66).
28. شیخ محمد حرز الدین (ج 3 ص 97 – 109).
29. شیخ محمد کاظم شیرازی (ج 3 ص 127 – 129).
30. سید محمد علم الهدی کابلی (ج 3 ص 139 – 142).
31. شیخ علی اکبر نهاوندی (ج 3 ص 169 – 174).
32. میرزا محمدرضا کرمانی (ج 3 ص 177 – 179).
33. شیخ اسماعیل اصفهانی (ج 3 ص 191 – 193).
34. شیخ جعفر نقدی (ج 3 ص 197 – 204).
35. شیخ عبدالحسین شیرازی (ج 3 ص 207 – 208).
36. شیخ علی زاهد قمی (ج 3 ص 237 – 242).
37. شیخ عنایت الله اخباری نیشابوری (ج 3 ص 301 – 307).
38. شیخ محمد حسین کاشف الغطاء (ج 3 ص 327 – 344).
39. سید جعفر بحر العلوم (ج 3 ص 361 – 365).
40. شیخ محمد خطیب حائری (ج 3 ص 427 – 430).
41. سید عبدالله ثقة الاسلام (ج 3 ص 451 – 456).
42. سید محمد حسین رضوی کاشانی (ج 4 ص 17 – 24).
43. سید هبة الدین شهرستانی (ج 4 ص 47 – 67).
44. شیخ آقابزرگ تهرانی (ج 4 ص 77 – 92).
45. شیخ محمد صالح سمنانی (ج 4 ص 109 – 118).
46. میرزا حسن حائری شیرازی (ج 4 ص 249 – 252).
این منابع مطالبی در مورد محدث نوری دارند:
1. سید عبداللطیف کوه کمری در اجازۀ مبسوطۀ خود به شیخ علی صدرایی خویی (نسخه عکسی موجود در مؤسسه کتابشناسی شیعه به خط مجیز، در 797 ص.) ص 221 – 251، شرح حال خودنوشت نوری از مستدرک و مطالب محقق تهرانی در طبقات.
2. سید حسن صدر در بغیة الوعاة (متن کامل آن در مجله کتاب شیعه شماره 7 – 8) ص 460 – 465: معرفی مشایخ نوری؛ ص 537 – 540: معرفی آثار او.
3. سید عبدالحسین شرف الدین در بغیة الراغبین (ضمن موسوعة شرف الدین) ج 7 ص 3123 - 3153: شرح حال سید محمد صدر، داماد نوری. رجوع شود به ذیل بغیة الراغبین نوشته سید عبدالله شرف الدین]
4. مقدمة التحقیق کتاب ماتمکده نوشته علیرضا اباذری: شرح حال پدر نوری.
5. کارهای سید محمد حسین حکیم در مورد فهرست کتابخانه نوری (در دست تحقیق).
6. شرح حال سردار کابلی، ماجرای استجازۀ آیة الله بروجردی از محدث نوری. [نیز در کتاب: المنهج الرجالی استاد سید محمد رضا حسینی جلالی و نقباء البشر ج 2 ص 607 - 608]
7. موارد مختلف از مرحوم سید محمد علی روضاتی در دو کتابش: تعلیقات بر ذریعه و تعلیقات بر طبقات، که البته برخی از آنها قضاوتهای تندی در مورد نوری دارد.
8. جناب صدرایی خویی در فهرستگان حدیث شیعه ج 11 دو اجازه از محدث نوری به محمد حسن آل کبه و محمد بن علی تهرانی یاد کرده و منیع آن را «اجازات الروایة و الوراثة» دانسته است. با رجوع به منبع معلوم شد که این اجازات، از آنِ میرزا حسین خلیلی تهرانی است و نسبت یادشده سهو است.
بایستههای پژوهشی در بارۀ محدث نوری بسیار است، زیرا متأسفانه یکسو نگری در کارهای پژوهشی و فقدان روش علمی مقبول، سبب شده فقط به دلیل یک کتاب ایشان، تمام کارنامۀ علمی آن بزرگ نادیده گرفته شود. این گونه یکسونگریها فرصتها و امکانات و سرمایههای فرهنگی زیادی را از ما گرفته است.
در اینجا چند مورد بایستۀ پژوهشی در این زمینه – بدون ادعای استقصاء – پیشنهاد میشود.
1. اثرگذاری محدث نوری و روحیات و کارنامۀ علمی او بر معاصران و شاگردان او و آیندگان. نمونههایی از اثرگذاری کتاب «لؤلؤ و مرجان» بر دیگران (معاصران نوری و غیر آنها) را در کتاب «علامه محدث نوری» یاد کردهام. ولی بیش از این و در بارۀ دیگر آثار و اقدامات ایشان نیز باید کار جدّی صورت گیرد.
2. تحقیق و نشر رسالۀ مختصر «منتخب مجموعه جبائی» از محدث نوری، که نسخۀ خطی آن در کتابخانۀ آستان قدس رضوی در ضمن مجموعه ای است که آن را «نُه سپهر» نامیدهاند.
3. شرحی بر قصیدۀ غدیریۀ محدث نوری که سرشار از نکات و مستندات تاریخی و حدیثی است.
4. رابطۀ مستدرک با وسائل، آیا استدراک محض است یا نقدهایی بر وسائل دارد؟ دست کم یک مورد نقد وسائل که نگارنده سطور یافته، کافی است که ضرورت این بایسته را در تحقیقی علمی نشان دهد.
5. روش شناسی آثار مکتوب محدث نوری، به ویژه با توجه به زمینه و زمانهاش، که برخی کارها مانند کلمۀ طیبه به روشنی ناظر به چنین مواردی است.
6. تدوین منبع شناسی جامع در مورد محدث نوری. (اعم از کتاب، مقاله، رسالههای دانشگاهی و حوزوی و ...).
یکی از نوادگان دانشمند محدث نوری، استاد پیش کسوت رشتۀ کتابداری، خانم دکتر ماندانا صدیق بهزادی است که بر نگارندۀ سطور حقّ استادی دارد و در حدود سالهای 1370 در دانشگاه تهران در محضرشان تلمذ کردهام.
ایشان اطلاعات مفیدی از طریق خانوادگی در بارۀ محدث نوری دارد که تا کنون به آنها رجوع نشده است. شایسته است که آن مطالب نیز پیگیری شود.
همچنین جناب مصطفی امینی از کارشناسان رشتۀ کتابداری نیز نسبت به این خاندان میبرد و میتوان به کمک او به نویافتههایی دست یافت.
این یادداشت خام و نارسا، در واپسین ساعات سال 1396 شمسی نوشته شد، در ایام متعلّق به امام هادی سلام الله علیه، که محدث نوری بخشی از سالهای عمر پربار خود را در جوار حرم حضرتش در سامرّا گذراند.
امید که نشر آن بخشی از دین عظیمی را که این گونه بزرگ مردان به عهدۀ ما دارند، ادا کند.
در آستانۀ حلول سال 1397 سالی پربرکت برای همگان در پرتو بارش باران عنایتهای مهدوی برای همگان مسئلت میشود.
قصۀ من با محدث نوری در سال 1377 شمسی آغاز شد، که یکصدمین سال رحلت آن بزرگ مرد بود (1420 قمری). از آن زمان تا کنون یادداشتهای فراوانی در این مورد جمع کردهام، به امید روزی که فرصتی و فراغتی دست دهد و این پراکندهها به سامان رسد؛ که این آرزو هر چه میگذرد، دست نیافتنی تر میشود.
از سوی دیگر، دیدن یا شنیدن حال و روز بزرگانی که یادداشتهای آنها پس از فوتشان به باد رفته، این کمترین را بر آن میدارد که از این قضایا عبرت گیرد و به حدیث شریف علوی عمل کند که فرمود: «کن وصیّ نفسک»، یعنی نباید امید بندم که کسی بعد از من کارهایم را سامان دهد. لطف غیرمنتظرۀ الهی البته کار خود را میکند.
فضای مجازی فرصتی فراهم میآورد که این پراکندهها را – به همان صورتی که هست – عرضه کنیم، باشد که برای فردی دیگر مفید افتد، و شاید بهتر از خودم. خلاصه اینکه منتظر ماندن برای روزی بهتر، برای آشفته و بی سر و سامانی مانند من، آرزویی خام است.
این بود که به فکر افتادم بخشی از یادداشتهای سال 1394 در مورد محدث نوری را عرضه کنم، در حالی که از سالگرد رحلتش (27 جمادی الثانیة) چند روز گذشته و من همچنان در حال و هوای او به سر بردهام.
لطف جناب سید علی طباطبایی را سپاس میگزارم که چنین فرصتی را به من داده تا در طول این مدت – تا کنون حدود سه سال – مهمان ذهن و اندیشۀ عزیزان شوم و یافتههایی را متواضعانه با یاران همراه در میان گذارم.
پیشاپیش، از پراکندگی این سطور عذر میخواهم، که از آشفتگی نویسندهاش منشأ میگیرد. همچنین از دانشورانی که نامشان در این قلم انداز بدون عناوین علمی آمده، عذر میخواهم.
[1]
فهرستی از کارهایی که تا کنون در بارۀ محدث نوری ارائه کردهام، تا آنجا که به یاد میآورم:
1. کتاب علامه محدث نوری، با همکاری محمد حسین صفاخواه. حدود 400 ص. سال 1377.
2. مقدمة التحقیق «آداب زیارت» با همکاری همو، حدود 80 ص. سال 1377.
3. نشر رساله محدث نوری در ترجمۀ مولی ابوالحسن شریف عاملی، در جنگ انجمن فهرست نویسن نسخههای خطی، ضمن «پژواک پژوهش». (بعدها ابوجعفر حلّی به صورت بهتر و محققانه در قالب یک کتاب مستقل منتشر کرد).
4. نشر رساله در ترجمۀ مولی عبدالله افندی (مقدمۀ صحیفۀ ثالثۀ سجادیه نسخه مجلس) در مجله سفینه، شماره ویژۀ صحیفۀ سجادیه (به راهنمایی و تذکر و توصیۀ استاد فقید مرحوم عبدالحسین حائری).
5. نشر قصیدۀ غدیریه محدث نوری در مجموعۀ سفینه علوی، سال 1380.
6. نشر ترجیع بند حسینی محدث نوری در نشریه صحیفه اهل بیت شماره 1 سال 1393.
7. معرفی و نقد کتاب کشف الاستار با تحقیق ابوجعفر حلی در مجله آینه پژوهش (ترجمه این مقاله با تلخیص در هند منتشر شد).
8. مقاله سر بر آستان دوست (گزارشی از تلاشهای مهدوی محدث نوری و برخی از شاگردانش) در سایت الاثر
9. ترجمه رساله نوری در بارۀ تقوا، در سایت الاثر.
10. ترجمۀ گفتار نوری در باب آداب مجاورت حرم ائمه، در سایت الاثر. (این دو مطلب، ترجمه از گزارش مرحوم کاشف الغطاء است که متن سخنرانیهای استادش محدث نوری را نوشته و عتبۀ عباسیه برای نخستین بار منتشر کرده است).
11. کتاب «از نور تا نور» در سلسله شناخت نامۀ مازندران.
12. نشر یادداشت محدث قمی در شب رحلت استادش محدث قمی در سایت کتابخانه مجلس.
13. مقاله در مورد روابط علمی استاد و شاگرد (محدث نوری و محدث قمی) در مجموعه مقالات «محدث ربانی»
14. معرفی و نقد کتاب «تلألؤ نور» نوشته دکتر مجید معارف در مجله آینه پژوهش.
15. مذاکرات چند ساعته با آقای فروغی برای مجلۀ رهنامه چاپ قم (نمی دانم منتشر شده یا نه).
16. یادداشتی کوتاه در باره کتاب نجم ثاقب در ویکی پدیای فارسی.
17. سه نامه از محدث نوری به میر حامد حسین و سید ناصر حسین، در سفینه.
[2]
برخی آثار در این چند دهه در بارۀ محدث نوری نوشته و منتشر شده یا در دست انتشار است:
1. رایت نور، محمد صحتی سردرودی (سلسله دیدار با ابرار)
2. تلألؤ نور، مجید معارف (سلسلۀ دانشوران اسلام و ایران، انتشرات همشهری)
3. رساله دکتری بانویی فاضل در دانشگاه تهران که استاد راهنمای آن دکتر مجید معارف است و هنوز از آن دفاع نشده است (نام ایشان و موضوع ریز رساله را به من گفتند ولی فراموش کردهام).
4. اجازات محدث نوری، حمید شوندی (در مجله تراثنا یا میراث شهاب؟)
5. تسطیر مواقع النجوم محدث نوری، حمید شوندی (آماده نشر) [به مناسبت بحث اجازه روایتی ایشان اشاره کنم که در کتاب نفس الرحمن باب 11 ذیل نقل حدیث جاثلیق از سلمان فارسی، سلسله روایی خود را یادآور شدهاند. بنگرید: سلمان فارسی، از سپاهان تا مدائن، محدث نوری، ترجمه سید حسن افتخارزاده، تهران: آفاق، 1395، ص 588 تا 592].
6. بیست و چهار نامه محدث نوری به میر حامد حسین و سید ناصر حسین، رضا مختاری، در کتاب جمع پریشان ج 1. [مجموعه ای کامل تر از این مکاتبات در سلسله منشورات همایش بزرگداشت میر حامد حسین توسط بنیاد امامت در دست نشر است].
7. شرح حال نوری در سی دی نور حدیث.
به اضافۀ مقدمة التحقیق کتابهای زیر:
9 و 8. الفیض القدسی، تحقیق سید جعفر نبوی و ترجمه فارسی آن.
10. خاتمۀ مستدرک الوسائل، مؤسسه آل البیت (حدود 100 ص.)
11. کشف الاستار، تحقیق ابوجعفر حلی (چاپ عتبه عباسیه).
12. لؤلؤ و مرجان، چاپ نشر آفاق. (مقدمه سید علی رضوی).
توضیح اینکه: اولاً در این فهرست، ادعای استقصاء نیست و با کمک باکهای اطلاعاتی باید کامل شود. ثانیاً بیشتر آثاری که در این دو بخش یاد شد، از طریق فضای مجازی نیز قابل دسترسی است.
[3]
شمار زیادی از بزرگان قرن چهاردهم از محدث نوری اجازۀ روایت حدیث گرفتهاند. چند فهرست از اینان را سید جعفر نبوی و محمد صحتی و این بنده خدا در کتابهایشان نام بردهاند. در اینجا با مروری بر دورۀ «المفصل فی تاریخ الاعلام» نوشته استاد سید احمد اشکوری فهرستی از اینان به دست آمده، همراه با نشانی شرح حال آنها در کتاب یادشده. امتیاز این فهرست، شرح حال نسبتا مبسوط از افراد مجاز است که در مورد برخی از آنان در جای دیگر چنین شرح حالی نمیتوان یافت.
هرگونه شرح حال جامعی از مرحوم نوری باید با نظر به این جنبۀ مهم از کارنامۀ علمی ایشان انجام شود.
1. ابن داوود همدانی (ج 1 ص 295 – 306).
2. شیخ محمد باقر همدانی (ج 1 ص 371 – 381).
3. سید محمد ثقة الاسلام ساروی (ج 1 ص 385 – 388) [نیز: پژوهش احمد علی مجید الحلی که در تراثنا منتشر شده است].
4. منیر الدین بروجردی (ج 1 ص 391 – 395).
5. سید محمد رضا یثربی (ج 1 ص 419 – 421).
6. شیخ عبدالله مامقانی (ج 2 ص 41 - 48).
7. سید حسین حاج سید جوادی (ج 2 ص 51 – 53).
8. شیخ محمد باقر بیرجندی (ج 2 ص 57 – 66).
9. سید ابوالقاسم دهکردی (ج 2 ص 97 – 102).
10. فدا حسین قرشی لکهنوی (ج 2 ص 105 – 109).
11. سید حسن صدر (ج 2 ص 119 – 135).
12. سید صادق رشتی (ج 2 ص 139 – 141).
13. میرزا عبدالباقی ملاباشی شیرازی (ج 2 ص 145 – 148).
14. شیخ جواد شاه عبدالعظیمی (ج 2 ص 167 – 169).
15. شیخ عبدالکریم حائری (ج 2 ص 179 – 186).
16. شیخ عباس قمی (ج 2 ص 295 – 306).
17. شیخ مهدی حکمی پایین شهری قمی (ج 2 ص 335 – 337).
18. شیخ ضیاء الدین عراقی (ج 2 ص 359 – 366).
19. میرزا محمد جولانی (ج 2 ص 369 – 372).
20. شیخ محمد حسین اصفهانی (ج 2 ص 375 – 382).
21. سید ناصر حسین لکهنویی (ج 2 ص 385 – 389).
22. شیخ ابوالمجد اصفهانی (ج 2 ص 413 – 427).
23. سید محمد مولانا تبریزی (ج 3 ص 37 – 41).
24. شیخ محمد حسن عمروآبادی (ج 3 ص 45 – 48).
25. شیخ مرتضی طالقانی (ج 3 ص 51 – 56).
26. شیخ عیسی لواسانی (ج 3 ص 59 – 61).
27. سید محمد موسوی خلخالی (ج 3 ص 65 – 66).
28. شیخ محمد حرز الدین (ج 3 ص 97 – 109).
29. شیخ محمد کاظم شیرازی (ج 3 ص 127 – 129).
30. سید محمد علم الهدی کابلی (ج 3 ص 139 – 142).
31. شیخ علی اکبر نهاوندی (ج 3 ص 169 – 174).
32. میرزا محمدرضا کرمانی (ج 3 ص 177 – 179).
33. شیخ اسماعیل اصفهانی (ج 3 ص 191 – 193).
34. شیخ جعفر نقدی (ج 3 ص 197 – 204).
35. شیخ عبدالحسین شیرازی (ج 3 ص 207 – 208).
36. شیخ علی زاهد قمی (ج 3 ص 237 – 242).
37. شیخ عنایت الله اخباری نیشابوری (ج 3 ص 301 – 307).
38. شیخ محمد حسین کاشف الغطاء (ج 3 ص 327 – 344).
39. سید جعفر بحر العلوم (ج 3 ص 361 – 365).
40. شیخ محمد خطیب حائری (ج 3 ص 427 – 430).
41. سید عبدالله ثقة الاسلام (ج 3 ص 451 – 456).
42. سید محمد حسین رضوی کاشانی (ج 4 ص 17 – 24).
43. سید هبة الدین شهرستانی (ج 4 ص 47 – 67).
44. شیخ آقابزرگ تهرانی (ج 4 ص 77 – 92).
45. شیخ محمد صالح سمنانی (ج 4 ص 109 – 118).
46. میرزا حسن حائری شیرازی (ج 4 ص 249 – 252).
[4]
این منابع مطالبی در مورد محدث نوری دارند:
1. سید عبداللطیف کوه کمری در اجازۀ مبسوطۀ خود به شیخ علی صدرایی خویی (نسخه عکسی موجود در مؤسسه کتابشناسی شیعه به خط مجیز، در 797 ص.) ص 221 – 251، شرح حال خودنوشت نوری از مستدرک و مطالب محقق تهرانی در طبقات.
2. سید حسن صدر در بغیة الوعاة (متن کامل آن در مجله کتاب شیعه شماره 7 – 8) ص 460 – 465: معرفی مشایخ نوری؛ ص 537 – 540: معرفی آثار او.
3. سید عبدالحسین شرف الدین در بغیة الراغبین (ضمن موسوعة شرف الدین) ج 7 ص 3123 - 3153: شرح حال سید محمد صدر، داماد نوری. رجوع شود به ذیل بغیة الراغبین نوشته سید عبدالله شرف الدین]
4. مقدمة التحقیق کتاب ماتمکده نوشته علیرضا اباذری: شرح حال پدر نوری.
5. کارهای سید محمد حسین حکیم در مورد فهرست کتابخانه نوری (در دست تحقیق).
6. شرح حال سردار کابلی، ماجرای استجازۀ آیة الله بروجردی از محدث نوری. [نیز در کتاب: المنهج الرجالی استاد سید محمد رضا حسینی جلالی و نقباء البشر ج 2 ص 607 - 608]
7. موارد مختلف از مرحوم سید محمد علی روضاتی در دو کتابش: تعلیقات بر ذریعه و تعلیقات بر طبقات، که البته برخی از آنها قضاوتهای تندی در مورد نوری دارد.
8. جناب صدرایی خویی در فهرستگان حدیث شیعه ج 11 دو اجازه از محدث نوری به محمد حسن آل کبه و محمد بن علی تهرانی یاد کرده و منیع آن را «اجازات الروایة و الوراثة» دانسته است. با رجوع به منبع معلوم شد که این اجازات، از آنِ میرزا حسین خلیلی تهرانی است و نسبت یادشده سهو است.
[5]
بایستههای پژوهشی در بارۀ محدث نوری بسیار است، زیرا متأسفانه یکسو نگری در کارهای پژوهشی و فقدان روش علمی مقبول، سبب شده فقط به دلیل یک کتاب ایشان، تمام کارنامۀ علمی آن بزرگ نادیده گرفته شود. این گونه یکسونگریها فرصتها و امکانات و سرمایههای فرهنگی زیادی را از ما گرفته است.
در اینجا چند مورد بایستۀ پژوهشی در این زمینه – بدون ادعای استقصاء – پیشنهاد میشود.
1. اثرگذاری محدث نوری و روحیات و کارنامۀ علمی او بر معاصران و شاگردان او و آیندگان. نمونههایی از اثرگذاری کتاب «لؤلؤ و مرجان» بر دیگران (معاصران نوری و غیر آنها) را در کتاب «علامه محدث نوری» یاد کردهام. ولی بیش از این و در بارۀ دیگر آثار و اقدامات ایشان نیز باید کار جدّی صورت گیرد.
2. تحقیق و نشر رسالۀ مختصر «منتخب مجموعه جبائی» از محدث نوری، که نسخۀ خطی آن در کتابخانۀ آستان قدس رضوی در ضمن مجموعه ای است که آن را «نُه سپهر» نامیدهاند.
3. شرحی بر قصیدۀ غدیریۀ محدث نوری که سرشار از نکات و مستندات تاریخی و حدیثی است.
4. رابطۀ مستدرک با وسائل، آیا استدراک محض است یا نقدهایی بر وسائل دارد؟ دست کم یک مورد نقد وسائل که نگارنده سطور یافته، کافی است که ضرورت این بایسته را در تحقیقی علمی نشان دهد.
5. روش شناسی آثار مکتوب محدث نوری، به ویژه با توجه به زمینه و زمانهاش، که برخی کارها مانند کلمۀ طیبه به روشنی ناظر به چنین مواردی است.
6. تدوین منبع شناسی جامع در مورد محدث نوری. (اعم از کتاب، مقاله، رسالههای دانشگاهی و حوزوی و ...).
[6]
یکی از نوادگان دانشمند محدث نوری، استاد پیش کسوت رشتۀ کتابداری، خانم دکتر ماندانا صدیق بهزادی است که بر نگارندۀ سطور حقّ استادی دارد و در حدود سالهای 1370 در دانشگاه تهران در محضرشان تلمذ کردهام.
ایشان اطلاعات مفیدی از طریق خانوادگی در بارۀ محدث نوری دارد که تا کنون به آنها رجوع نشده است. شایسته است که آن مطالب نیز پیگیری شود.
همچنین جناب مصطفی امینی از کارشناسان رشتۀ کتابداری نیز نسبت به این خاندان میبرد و میتوان به کمک او به نویافتههایی دست یافت.
سخن پایانی
این یادداشت خام و نارسا، در واپسین ساعات سال 1396 شمسی نوشته شد، در ایام متعلّق به امام هادی سلام الله علیه، که محدث نوری بخشی از سالهای عمر پربار خود را در جوار حرم حضرتش در سامرّا گذراند.
امید که نشر آن بخشی از دین عظیمی را که این گونه بزرگ مردان به عهدۀ ما دارند، ادا کند.
در آستانۀ حلول سال 1397 سالی پربرکت برای همگان در پرتو بارش باران عنایتهای مهدوی برای همگان مسئلت میشود.
عکسها از کانال تلگرامی ابوجعفر حلی
چهارشنبه ۱ فروردين ۱۳۹۷ ساعت ۲:۳۶
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .