[1]
پیش همایش بزرگداشت قاضی نورالله شوشتری در اهواز و شوشتر، روزهای پنجم و ششم اردیبهشت 1397 برگزار شد.
برنامه رسمی در یک نگاه، طی دو برگه بود که تصویر آنها در پی میآید. البته عصر روز اول در اهواز یک نشست تخصصی برگزار شد که چند سخنرانی در آن ارائه شد.
استقبال مردمی از دو جلسه (صبح روز اول و دوم) در اهواز و شوشتر بسیار دیدنی بود و مرا به یاد همایش بزرگداشت مرحوم آیة الله میرزا محمدعلی معزی انداخت که سال 1390 در دزفول برگزار شده بود. در آن جلسه و در این دو جلسه اخیر، بیش از نیمی از حاضران، عموم مردم بودند نه اهل تخصص. این نشانه ای از مردمی بودن یک نشست است که نشستهای علمی شهرهای بزرگ، غالباً از آن محروماند.
البته برگزاری همایش در شهرستانها با دشواریهای خاصّ خودش همراه است، ولی دیدن چهرههای عموم مردم در آن مجالس خستگی را از تن برگزار کنندگان میگیرد. به عبارتی یک همایش در یک شهرستان که در خوشبینانه ترین حالت، هر چند سال یک بار در آن شهر "بروز و ظهور میکند"، یک اتفاق مهم و تعیین کننده در تاریخ آن شهر تلقّی میشود با آثار فرهنگی کوتاه مدت و دراز مدت آن. در حالی که شهرهای بزرگ، در حالت "اشباع از خبر" کاری به هیچ ندارند. لذا یکی از دغدغه هایشان این است که "صندلیهای سالن همایش را چگونه پر کنند".
شوشتر به عنوان زادگاه قاضی شهید و اهواز به عنوان مرکز استان خوزستان انتخاب شد تا میزبان نخستین پیش همایش از سلسسلۀ پیش همایشهای مربوط بزرگداشت قاضی در چهارصد و بیستمین سالگرد شهادت او باشد.
[2]
معمولاً متن اصلی همایشها در منشورات آنها منتشر میشود، ولی حواشی آنها در جایی منعکس نمیشود. برخی از این حواشی موارد شخصی است که نشر آنها ضرورت ندارد، ولی برخی از آنها ارزش نشر دارد برای اینکه دیگر علاقمندان به آن موضوع، در جریان آخرین یافتهها قرار گیرند؛ یافتههایی که در گفتگوهای شفاهی میان حاضران مطرح شده و در خلال «الکلام یجرّ الکلام» فراموش میشوند.
نگارندۀ سطور همواره کوشیدهام این حواشی و متفرّقات گریزپا را به بند کشم. در این مسیر، اگر نه صد در صد، باری تا حدّی توفیق را رفیق راه دیده ام. و الحمد لله علی کلّ حال.
در این یادداشت نیز یک سلسله نکات، طبعاً بدون آداب و ترتیب، نوشته میشود. غالب این نکات، از استادی است مخلص، پرکار، گریزان از نام و نان، به نام استاد ابراهیم عرب پور، از پژوهشگران بنیاد پژوهشهای اسلامی مشهد، که توفیق آشنایی با ایشان برایم فرصتی مغتنم بوده و امروز یکی از معدود شناسندگان قاضی نورالله و آثارش همو است. اهل نظر ایشان را به تصحیح و تحقیق مجالس المؤمنین چاپ مشهد (بنیاد پژوهشهای اسلامی) میشناسند، ولی دامنۀ کار او در بارۀ قاضی بیش از اینها است.
[3]
ابتدا آخرین یادداشت خود پیرامون قاضی را به ایشان نشان دادم. (هشت نکته در باره قاضی نورالله ... که در سایت کاتبان منتشر شده بود). آقای عرب پور اضافات و تصحیحهای زیر را در بارۀ آن بیان داشت که در حکم تعلیقه و استدراک بر آن است:
الف. در بند 4 آمده بود: یکی از معاصران قاضی که از متعصبان اهل تسنن است، یعنی ملا عبدالقادر در کتابش منتخب التواریخ ... الخ.
توضیح جدید: وی بدایونی است. کلام او در جلد اول مجالس المؤمنین چاپ بنیاد پژوهشهای اسلامی مشهد ص 150 نیز نقل شده است.
ب. در بند پنجم نوشته پیشین بنده آمده بود: میر حامد حسین در سال 1240 مزار قاضی را زیارت کرده و یادداشتی نوشته ... الخ.
توضیح جدید: اولاً این سفر و یادداشت، طبق همان کتاب، سال 1270 است که من این متن را که به خط اردو بود، اشتباه خوانده بودم.
ثانیاً تاریخ صحیح این رویداد، ماه صفر سال 1271 است، چنانکه سید اعجاز حسین برادر دانشور میر حامد حسین نوشته است. متن یادداشت حامد حسین در جلد اول مجالس المؤمنین چاپ بنیاد پژوهشهای اسلامی مشهد ص 294 و 295 نیز نقل شده است.
ج. در بند هفتم آمده بود: سید محمد علی عالمی نامور بوده و دو کتاب برایش نام برده اند: شرح مشکوة المصابیح، شرح تهذیب الاحکام شیخ طوسی. ...
توضیح جدید: این کتابها تألیف قاضی است که در اختیار او بوده است. عنوان اصلی شرح تهذیب، تذهیب الاکمام است.
[4]
نکات دیگر از استاد عرب پور در بارۀ قاضی و آثارش:
1. قاضی سه تفسیر بر قرآن دارد:
یکم: حاشیه بر متن بیضاوی که خود به کتاب مستقلّی تبدیل شده است، تا سورۀ مائده که سال 1004 نوشته و هفت نسخه از آن موجود است، از جمله نسخه ای که آقای خواجه پیری به صورت چاپ عکسی منتشر کرده است.
دوم: حاشیه بر حاشیۀ فاضل حسینی بخاری بر بیضاوی که قاضی به سال 1012 نوشته و فقط سورۀ حمد را در بر دارد. کتابت شده به سال 1027. این نیز به ضمیمۀ تفسیر مفصل قبلی در نسخه چاپ عکسی آمده است.
در تفسیر قبلی نیز از او بسیار یاد کرده با عنوان «الفاضل المحشّی».
سوم: در مورد عذاب قبر نیز حاشیه ای بر انوار التنزیل بیضاوی دارد. (این جمله به نقل از آقای خواجه پیری است).
2. در نخستین تفسیری که یاد شد، (برگ 367 ر) به فردی اشاره میکند که او را «فاضل مزکّی سید شهید خادم روضۀ رضویّه» مینامد.
این فرد، به احتمال قوی، میرزا عبدالله شوشتری باشد که در بخارا به صورت فجیعی او را به شهادت رسانده اند و معاصر با ملا محمد رستمداری بوده و هر دو از بزرگان بوده اند.
3. قاضی برادری به نام سید محسن داشته، دو سال کوچکتر از خودش که در جنگ با ازبکهای مهاجم به شهادت رسیده است.
4. میان کتاب مجالس المؤمنین با کتاب نقض عبدالجلیل رازی پیوندی وثیق وجود دارد که موضوع تحقیق جداگانه و مستقلّی تواند بود.
5. نسخه ای کهن از تفسیر ابوالفتوح رازی در اختیار قاضی بوده که اکنون مجلد اول آن (شامل نیمه آغازین قرآن) در دست است. این نسخه مورد استفاده در چاپ جدید ابوالفتوح (آستان قدس رضوی) بوده که ده مجلد از بیست مجلد ابوالفتوح، به کمک آن انجام شده است.
نکته اینکه این نسخه حواشی مهمی از قاضی نورالله دارد که در چاپ یادشده نقل نکرده اند. این حواشی میتواند موضوع پژوهشهای دیگر باشد.
6. قاضی بخشی از شبهات اعتقادی ضد شیعه را در خلال تراجمی که در مجالس المؤمنین آورده، پاسخ داده است. استخراج این نکات، خود موضوع پژوهش مستقلی است.
7. میرزا عبدالله افندی صاحب ریاض العلماء و سید علی خان مدنی صاحب الدرجات الرفیعة در مقدمه این دو کتاب، به صراحت گفته اند که وجود کتاب مجالس المؤمنین یکی از انگیزه هایشان در تألیف کتابشان بوده است.
مقایسۀ ریاض العلماء (بخش شیعی آن که چاپ شده) با مجالس نشان میدهد که گاه بطور مستقیم و گاه غیر مستقیم، از مجالس نقل میکند.
8. از مجالس حدود سیصد نسخه و از احقاق الحق تا کنون حدود یکصد نسخه باقی مانده است. این همه نسخه از این دو کتاب، بعلاوه نسخههای فراوان از دیگر آثار قاضی در کتابخانهها و مجموعههای شخصی موجود است. این واقعیت لطف فراوان الهی بر این عالم مجاهد را میرساند که – به قول سید عباس احتشام زیدی، عالم هندی که در این همایش آمده بود – گویی دشمنان از خون او ترسیده اند که آثار مکتوب این شهید، این چنین رواج و گسترش یافته است.
[5]
چند نکته دیگر:
1. حجة الاسلام سید عباس احتشام زیدی میگفتند: در زمان جوانی که در مدرسۀ علمیۀ جوادیه در بنارس درس میخواندیم، دو کتاب از کتابهای درسی رسمی بود: یکی احقاق الحق قاضی نورالله، دیگر: عماد الاسلام نوشته سید دلدار علی.
2. استاد محسن ناجی نصرآبادی به کتاب اتان کُلبِرگ که فهرستی از کتابهای کتابخانۀ سید ابن طاووس را با تحلیل و توضیح در قالب یک پژوهش منتشر کرده است، اشاره کرد. آنگاه افزود: با توجه به اینکه حدود 250 نسخه خطی از کتابهای موجود در کتابخانۀ قاضی (که مُهر یا یادداشت تملّک او را دارد) موجود است، و نیز با بررسی منقولات او در کتابهایش، جای آن دارد که تحقیقی در خصوص «کتابخانه قاضی نورالله» سامان گیرد.
[6]
همزمان با همایش جزوه ای منتشر شد که چکیدۀ دوازده مقاله در باب قاضی شهید در بر دارد، به این شرح:
1. تبارشناسی شهید ثالث / سید امیر حمزه مرعشی
2. نگاهی به آثار و جهاد علمی قاضی نور الله / سید حسن قریشی کرین، محمد حسین کاظمی
3. کتب تألیفی علامه شهید قاضی نورالله / فرزانه اعظم لطفی
4. روش شناسی چهار اثر ماندگار قاضی نورالله / علی اضغر رجاء
5. بررسی و نقد روش تاریخ نگاری قاضی نورالله شوشتری با تأکید بر مجالس المؤمنین / سید رضا هاشمی شاه قبادی
6. بررسی تطبیقی میراث معنوی و علمی امام خمینی و قاضی نورالله شوشتری / محمد علی نظری
7. مقدمه بر شرح دعای صباح حضرت ایرالمؤمنین علیه السلام / علی محمد بروجردی
8. ضرورت تدوین موسوعۀ قاضی نورالله شوشتری / محمد اسماعیل زاده، علی نجفی برزگر
9. تاریخچۀ حضور مسلمانان در شبه قارۀ هند / محمد زین العابدین
10. ستارۀ تشیّع در هند / فرمان علی سعیدی
11. ضرورت قاضی نورالله پژوهی بر محور روابط فرهنگی ایران و شبه قارۀ هند / عباس دبیرلو
12. زمان شانسی و تکلیف مداری مهاجر الی الله علامه شهید قاضی نورالله شوشتری / ناصر سودانی
[7]
در سال 1390 قمری (1349 شمسی) همایش بزرگداشت قاضی نور الله شوشتری در لکهنو برگزار شده و علمای ایران با آن همکاری داشته اند. از جمله در تاریخ آیة الله سید محمد هادی میلانی میخوانیم که پیامی در 28 رجب 1390 ق. به این همایش فرستاده که متن آن در کتاب علم و جهاد ج 1 ص 193 تا 198 [قم: لسان صدق، 1427 ق.] آمده است.
نیز در تاریخ اول شعبان 1390 [مطابق با مهر 1349 ش] فرزند خود مرحوم حجة الاسلام سید محمد علی میلانی را به نمایندگی از خود برای شرکت در این همایش به هند فرستاد. (کتاب آیة الله العظمی آقای حاج سید محمد هادی میلانی به روایت اسناد ساواک ج 3. [تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1380 ش] ص 460 – 461.)
علامه سید محمد حسین طباطبایی (صاحب تفسیر المیزان) نیز پیامی به این همایش فرستاده است که به نقل بخش فارسی سایت مکتبة الامام امیرالمؤمنین علیه السلام (کتابخانه ای که علامه امینی درنجف بنیان نهاده) متن پیام به این شرح است:
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
خدای متعال عز شانه در کلام خود خطاب به پیغمبر گرامی خویش میفرماید:
«قل لا اسألکم علیه من اجر الامن من اتخذ الی ربه سبیلا»
یـا رسول اللّه به قوم خود بگوی من در مقابل دعوت خود از شما چیزی نمیخواهم مگر کسانی به سوی خدا راهی اخذ کنند.
به موجب این کلام معجز نظام، مزد دعوت بیست و سه سال پیغمبر اکرم صـلی اللّه عـلیه و اله و محصول آن آئین پاک اسلام است که در جامعه بشری جایی برای خود باز کرده و مستقر شده است.
و نیز میفرماید:
«قل لا اسئلکم لکم علیه اجرا الا المودة فی القربی»
یا رسول اللّه، بـه قوم خـود بگوی من در مقابل دعوت خود از شما چیزی نمیخواهم مگر اینکه با اهل بیت من دوستی و مودت ورزید.
از انضمام این آیه به آیه گذشته پر روشن است که آئینی را که خدای مـتعال از مـا میخواهد و آن را مزد دعوت گرانبهای پیغمبر گرامی خود قرار داده است، دینی است که با مودت اهل بیت پیغمبر اکرم صلی اللّه علیه و اله توأم باشد.
پیغمبر اکرم صلی اللّه عـلیه و اله در حـدیث مـتواترسفینه:
«مثل اهل بیتی کـمثل سـفینة نـوح من رکبها نجا و من تخلف عنها غرق»
(مثل اهل بیت من مانند مثل کشتی نوح است. هرکه سوارش شد نـجات یـافت و هـرکه از آن تخلف ورزید غرق گردید)
و همچنین در حدیث متواتر ثـقلین:
«انـی تارک فیکم الثقلین، کتاب اللّه و عترتی اهل بیتی لن یفترقا حتی یردا علیّ الحوض، ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی ابـدا»
مـن پس از خود در میان شما دو چیز گران میگذارم: کتاب خدا و عترت و اهـل بیت خودم که هرگز از هم جدا نخواهند شد تا روز قیامت در کنار حوض به من برسند. مادام به این دو چنگ بـزنید گـمراه نـخواهید شد.
معنی توأم بودن دین و مودت اهل بیت خود را توضیح میدهد.
و بـا بیانی رسا میفهماند که مسلمین بابد اهل بیت پیغمبر را پیشوایان خود قرار دهند و دین خود را از ایـشان اخـذ کـنند و این همان مذهب تشیع است که امروز نزدیک به صد میلیون نفر از جـمعیت جـهان آن را مـذهب رسمی خود میشناسند.
آری مذهب تشیع همان آئین پاکی است که خدای متعال آن را مزد دعـوت پیـغمبر گـرامی خود قرار داده و محصول رسالت آن حضرت شمرده است.
مذهب تشیع همان آیین گرانبهایی اسـت کـه بقاء آن به بهای خونهای پاک یازده امام از پیشوایان دوازدهگانه اهل بیت عصمت و طهارت تـمام شـده و در پیـشاپیش آنها خون پاکی است که در جنگ احد، از پیشانی و دهان مقدس پیغمبر اکرم صلی اللّه عـلیه و اله به زمین ریخته شده است.
مذهب تشیع همان مذهب رنجدیده و محنت کشیدهای است که درچـهارده قـرنی کـه پس از رحلت پیغمبر اکرم صلی اللّه علیه و اله در مراحل مختلف سیر کرده، به شهادت تاریخ، در همان روزی که دهها هـزار بـلکه صدها هزار از پیروان آن به دست مخالفین خود به خون آغشته شدهاند و در میان آنـان جـمعی از نـوابغ و دانشمندان خود را از دست داده است، مانند شهید اول محمد بن مکی و شهید ثانی زین الدین احـسائی و شـهید سـعید قاضی نور اللّه شوشتری که در این آرامگاه نورانی و با شکوه خوابیده اسـت...مـا باید با مشاهده این آثار به یاد مجاهدتها و از خودگذشتگیهائی بیفتیم که پیشینان و گذشتگان ما در راه خدا و بـرای احـیاء و ابقاء این مذهب حق نمودهاند و در حفظ و حراست و نشر و توسعه مذهبی که حـقا حـقیقت را در بردارد و به بهای خون پاک پیشوایان اهل بیت عـصمت و طـهارت عـلیهم السلام و در ثانی به بهای خون نوابغ و دانشمندان بـزرگوارمان کـه در این راه شربت شهادت نوشیدهاند و در تالی به بهای خون صد هزار از پیروان بیگناه هـم مـذهبمان به دست آمده بکوشیم و در این راه از جـان و مال دریـغ نـداریم.
﴿و لا تـهنوا و لا تحزنوا و انتم ألاعلون ان کنتم مـؤمنین﴾مـحمد حسین طباطبائی
قم 10 رجب 1390 ه.
[8]
تدوین و تنظیم این نوشتار در ایام منسوب به میلاد امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف فرصتی است مغتنم برای تجدید پیمان با حضرتش و عرض ادب به آستان آسمان سای آن امام همام؛ که عالِم مجاهد شهید قاضی نورالله شوشتری بارها سرِ ارادت بر این آستان سود و تیرگی از جان بدین ارادت زدود. رحمت خدای بزرگ بر او باد.
شنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۹:۴۶
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .